فایلهای مفید

فروش محصولات دانلودی و بازاریابی فایل سرو

فایلهای مفید

فروش محصولات دانلودی و بازاریابی فایل سرو

دانلود اساسنامه شرکت صنایع مخابرات ایران مصوب 17/5/1380 مجمع عمومی

اساسنامه شرکت صنایع مخابرات ایران مصوب 17/5/1380 مجمع عمومی

اساسنامه شرکت صنایع مخابرات ایران مصوب 1751380 مجمع عمومی

دانلود اساسنامه شرکت صنایع مخابرات ایران مصوب 17/5/1380 مجمع عمومی

اساسنامه شرکت صنایع مخابرات ایران
مصوب 1751380 مجمع عمومی
دسته بندی اداری و مالی
فرمت فایل doc
حجم فایل 11 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20

 

اساسنامه شرکت صنایع مخابرات ایران
مصوب 17/5/1380 مجمع عمومی

اساسنامه شرکت صنایع مخابرات ایران مصوب 17/5/1380 مجمع عمومی

فصل اول :

 مشخصات شرکت

فصل دوم :

موضوع و هدف

فصل سوم :

سرمایه و سهام شرکت

فصل چهارم :

شرکت
فصل پنجم :

امور مالی شرکت

فصل ششم :

مقررات مختلف

تأسیس شرکت

ماده 1- بموجب قانون تشکیل شرکت صنایع ایران و نیز ماده 13 اساسنامه آن و مطابق مقررات این اساسنامه شرکتی با خصوصیات زیر وابسته به شرکت صنایع الکترونیک ایران تأسیس و اداره می شود.

نام شرکت

ماده 2- مرکز اصلی شرکت در تهران می باشد. انتقال محل شرکت در تهران، از نقطه ای به نقطه دیگر در اختیار هیأت مدیره می باشد.

مدت فعالیت

ماده 3- مدت فعالیت شرکت نامحدود است.


فصل دوم :

موضوع و هدف

 

ماده 4- موضوع و هدف شرکت عبارتست از:

الف ) ایجاد و توسعه علم ، فناوری و صنایع مخابراتی ،‌ارتباطی ، سیستمهای حفاظتی و الکترونیک.

ب ) انجام تحقیقات و طراحی در زمینه های یاد شده

ج ) انجام خدمات و تأسیس شرکتهای صنعتی، مشارکت با شرکتهای داخلی و خارجی اعم از دولتی یا بخش خصوصی.

د) انجام هر گونه عملیات نگهداری، تولیدی.‌معاملات بازرگانی و انجام هر گونه عملیات مجازی دیگر که مربوط به موضوع شرکت باشد.


فصل سوم :

سرمایه و سهام شرکت

 

ماده 5- سرمایه اولیه شرکت پانصد میلیون ریال (500 میلیون ریال) است که پانصد هزار (500000 هزار) سهم هزار (1000 ) ریالی بی نام تقسیم شده و سهام مذکور کلا متعلق به شرکت صنایع الکترونیک ایران می باشد. این سرمایه با تصویب مجمع عمومی قابل افزایش است.

 

 

 

دانلود اساسنامه شرکت صنایع مخابرات ایران مصوب 17/5/1380 مجمع عمومی

دانلود مقاله نیما یوشیج

مقاله نیما یوشیج

مقاله نیما یوشیج

دانلود مقاله نیما یوشیج

مقاله نیما یوشیج
دسته بندی زبان و ادبیات فارسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 113 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 16

مقاله نیما یوشیج

قسمتهایی از متن:

شاعری که از خودش آغاز می شود

نیما یوشیج از تولد

علی اسفندیاری " نیما یوشیج " روز 21 آبان 1274 شمسی در دهکده دور افتاده (( یوش)) مازندران به دنیا آمد . که در خردسالی علی نوری خوانده می شد ، فرزند ابراهیم نوری . نیما نسبت خود را چنین بیان کرده : (( علی بن ابراهیم بن علی بن محمد رضا بن محمد هاشم بن محمد رضا )) . نسبت این خاندان به سلسله بادوسپانیان می رسد و نیما نام خود را از نیماور ، یکی از این بادوسپانیان گرفته است

او بعدها از سراسر دوران کودکی ، به گفته خودش ، (( جز زد و خوردهای وحشیانه و چیزهای مربوط به زندگی کوچ نشینی و تفریحات ساده در آرامش یکنواخت و کور و بی خبر از همه جا ، چیزی به خاطر نداشت )) .

هنگام تولد نیما 2 سال از سلطنت مظفرالدین شاه می گذشت و هشت سال پس از تولد او این شاه درگذشت . در یازده سالگی اوست که به دنبال نهضت مشروطه دلاوران تبریز و رشت و بختیاری به یاری علماء تهران بر علیه استبداد محمد علی شاه قیام می کنند و قشون مشروطه خواهان وارد تهران میشود .

نیما خواندن و نوشتن را در زادگاه خود نزد آخوند ده آموخت . دوازده سال داشت که با خانواده اش به تهران آمد و پس از گذراندن دوران دبیرستان برای فراگرفتن زبان فرانسه به مدرسه ((سن لوپی)) رفت . در مدرسه خوب کار نمی کرد و تنها نمرات نقاشی و ورزش به دادش می رسید . سال های اول زندگی مدرسه اش به زد و خورد با بچه ها گذشت . اما بعدها مراقبت و تشویق یک معلم خوشرفتار ((نظام وفا)) شاعر بنام ، او را به خط شعر گفتن انداخت . در ابتدا به سبک معمول قدیم و مخصوصا ً به سبک خراسانی شعر می ساخت . اما آشنایی به زبان فرانسه و ادبیات آن زبان راه تازه ای در پیش چشم او گذاشت . ثمره کاوشهای وی در این راه بعد از جدایی از مدرسه و گذراندن دوران دلدادگی ، بدانجا انجامید که ممکن است در منظومه افسانه او دیده شود ، که افسانه را به نظام وفا تقدیم کرده است . ...

...

نیما از نگاه بزرگان

جلال آل احمد :

مشکل دیگر نیما در زبان اوست ، و در پیچیدگی های ذهنی او که خواننده راحت طلب را سر درگم میکند . خودش یکجا نوشته است (( بعضی از اشعار مخصوص تر به خود من ، برای کسانی که حواس جمع در عالم شاعری ندارند مبهم است )) و باید افزود : حتی برای آنها که حواس جمع دارند گاهی چنین است . اما از اینها گذشته آنچه واقعیت دارد این است که اشعار نیما زیاد خوانده می شود ، و آنچه واقعی تر است اینکه با خواندن و چاپ کردن آنها نیما تظاهر به تجدد می کنند .

مهدی اخوان ثالث :

نیما به این اعتبار که شعرش در قلمرو شعر ناب و بری از آمیختگی ( به زهد و فلسفه و خطابه و وعظ ) و آلودگی ( به مدح) است و سرشار از عصمت و صفای روستایی ، به بابا طاهر می ماند ، مخصوصاً حساسیت و سوز سخنش . و به این اعتبار که در کنه اعراض تصاویر و تماثیل و واقعیات عینی ، جوهر شعرش متکی به قائمه فکری و عمق دردهای بشری است و جهان بینی دارد به خیام می ماند . البته نه با قاطعیت و صراحت خیام که از لطایف هنر اوست ، بلکه با ابهامی غالباً معتدل . و این ابهام زاییده همان تمثیلی و عینی اوست .

محمد حسین شهریار :

نیما ، موقعی که بنده تنها غزل سرا بودم و رسیده بودم به حافظ و در حافظ مستغرق بودم ، به من رسید . ....

...

دانلود مقاله نیما یوشیج

دانلود تحقیق زندگینامه نیما یوشیج پدر شعر معاصر ایران

تحقیق زندگینامه نیما یوشیج پدر شعر معاصر ایران

تحقیق زندگینامه نیما یوشیج پدر شعر معاصر ایران

دانلود تحقیق زندگینامه نیما یوشیج پدر شعر معاصر ایران

تحقیق زندگینامه نیما یوشیج پدر شعر معاصر ایران
دسته بندی زبان و ادبیات فارسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 46 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40

نیما یوشیج کماندار بزرگ کوهساران

فهرست بخشهای اصلی:

بخش اول : تولد ، زادگاه ، خانواده نام نیما ، لادبن

بخش دوم : زندگی شاعر و زمینه فکری نخستین شعرها 1310- 1299

بخش سوم : زندگی شاعر و زمینه فکری نخستین شعرها 1315-1311

بخش چهارم : زندگینامه نیما یوشیج

پیوست ها

++++++++++++++++++++++++قسمتهایی از متن:

علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج در 15 جمادی الاول سال 1315 هجری قمری برابربا 11 نوامبر سال 1897 میلادی در دهکده یوش به دنیا آمده است این تاریخ برابر است با 21 آبان ماه سال 1276 شمسی .

یوش زادگاه نیما دهکده ای است ییلاقی از دهستان اوز رود بخش نور شهرستان آمل .  در حال حاضر با ماشین از دوراه می شود به  آنجا رفت: از راه چالوس ، ازجاده منشعب از پل زنگوله ، بالاتر از تونل کندوان ، که تا یوش 45 کیلومتر فاصله دارد و دیگری از جاده هراز ، از جاده ای منشعب از دو آب آمل ، 42 کیلومتر مانده به آمل . از دوآب تا یوش 69 کیلومتر فاصله است .

دهکده یوش در دره ای تقریباً میانه جاده چالوس و هراز واقع شده است . امروزه می توان با ماشین به یوش رفت اما در زمان نیما پیشتر از پل زنگوله را با قاطر می رفتند که تقریباً یکروز طول می کشید و از آبادیهای ایلکا ، نسن ، پل و اوز می گذشت .

نیما خود در یاداشتی نسبش را چنین نوشته است :

((علی بن ابراهیم – معروف به اعظام السلطنه – ابن علی معروف به ناظم الایاله – ابن محمد رضا – معروف به بابان خان بیک – ابن محمد هاشم بن محمدرضا))

از پیشینیان مشهور این دودمان است : کیا جمال الدین ( منسوب به دودمانی که در تمام دوره های اسلامی برحوالی نور و لاریجان حکومت داشتند ) که مزار او برفراز تپه ای در یوش باقی است و دارای چهار پسر بود به نامهای اسفندیار – کریم – جمشید  وداود که می گویند جد تمام اهالی یوش بود و از اینجا است نام خانوادگی اسفندیاری ها – کریمی ها –جمشیدیها و داودیهای یوش و پیشتر از او گیلانشاه که زمان زندگیش مقارن با ایام یزدگر ساسانی بود و موسس سلسله بادوسپانان طبرستان . ...

...

یوش یک آبادی است با قدمتی نسبتاً طولانی و کوهستانی و ییلاقی . ناصرالدین شاه قاجار هم چند بار در آنجا اطراق کرده و نام آن را در سفرنامه مازندران خود آورده است در این سفرها کمال الملک هم همراه او بوده است .

یوش را ((فرهنگ جغرافیایی ایران)) چنین معرفی می کند :

 ((یوش ده از دهستان اوز رود بخش نور شهرستان آمل 7 کیلومتر باختر بلده ، 42 کیلومتر خاور شوسه چالوس (حدود کندوان) کوهستانی ، سردسیر ، سکنه 1100 ، فعلاً 600 نفر ، شیعه ، مازندرانی و فارسی آب از رودخانه اوز رود و چسمه سارهای متعدد محصولات : غله ، لبنیات ، حبوبات ، میوه جات . شغل : زراعت و گله داری .زمستان اکثر سکنه جهت تامین معاش به کارگری حدود قشلاقی نور و به تهران می روند بناهای مهمی داشته که رو به ویرانی است مسجد و تکیه آن قدیمی است))

خانه ای که نیما در آن زاده شده است خانه ای تاریخی است که توسط علی معروف به ناظم الایاله ، جد نیما متجاوز از دویست سال پیش از این ساخته شده است و گذشته از معماری بسیار زیبا دارای گچکاریها و درها و پنجره های بسیار زیبایی بوده است که می گفتند برای ساختن آن معمار و گچکار از اصفهان آورده بودند .

این خانه دارای ((بیرونی )) است و برای ورود به آن از در اصلی و دالانی باید گذشت و سپس به حیاطی رسید که حوض کوچکی در وسط دارد ضلع شمالی آن یا به اصطلاح ((تالار)) و ((شاه نشین)) در اختیار نیما بوده است که پنجره چوبی و بزرگ و بسیار زیبا دارد و اطاقهای ضلع شرقی و غربی در اختیار خواهران او . ضلع جنوبی ((سردر)) جای خدمه و سرایدار بود .

خانه تاریخی و زیبا امروز رو به ویرانی کامل است گرچه سازمان میراث فرهنگی کشور بنا دارد آن را تعمیر و به صورت یک مرکز فرهنگی درآورد اما هنوز به این وعده وفا نشده است . ...

...

دانلود تحقیق زندگینامه نیما یوشیج پدر شعر معاصر ایران

دانلود مقاله نقد شعر تولدی دیگر فروغ فرخزاد


مقاله نقد شعر تولدی دیگر فروغ فرخزاد

مقاله نقد شعر تولدی دیگر فروغ فرخزاد

دانلود مقاله نقد شعر تولدی دیگر فروغ فرخزاد

مقاله نقد شعر تولدی دیگر فروغ فرخزاد
دسته بندی زبان و ادبیات فارسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 15 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20

نقد شعر تولدی دیگر فروغ فرخزاد

 قسمتهایی از متن:

بدون شک ما در تولدی دیگر، با تولد سر و کار داریم. اما تولد چیست؟ آیا تولد چارچوب است، وهم است، امید است و یا تولد نظم و یک پرانتز در بی نظمی است. چشم ما جهان است و جهان وهمی است که اسارت چشم ما آن را به عنوان یک جهان غیر قابل تردید و ملموس به ما تحمیل می کند. شاید جهان وهمی است که تنها در اسارت چشم ما می تواند پائیز باشد یا بهار، استکان چای روی میز باشد با گربه ای که در کنار گرمای شوفاژ پناه گرفته است. بدون در نظر گرفتن تعریف ما از تولد و بدون در نظر گرفتن چارچوب شاید بتوان ادعا کرد که تولد تنها در درون چهارچوب یا اسارت است که می تواند اتفاق بیفتد.

اگر ما تولد را وهم بودنی که چارچوب به ما تحمیل می کند بدانیم در قدم بعدی و شاید همزمان با وهم دیگری به نام رهایی روبرو خواهیم بود. اسارت می تواند تنها با تکیه به رهایی به تعریف و درک اسارت نزدیک شود. رهایی در بهترین حالتها تعریف اسارت است. رهایی چارچوب است که در دهان چارچوب نفس می کشد با این وجود ادعا می کند که اسارت نیست. اسارت تابلو نقاشی میخ شده به دیوار، اسارت میخ شده به مکان و زمان است و رهایی، میل یا آرزوی تابلو برای کنده شدن از دیوار. من فکر می کنم رهایی بیش از هر چیزی به اسارت نزدیکتر است، رهایی به جز اسارت نمی تواند. رهایی وهمی است که در چارچوب اسارت نفس می کشد، تغذیه می کند، به پیاده روی می رود، زاد و ولد می کند و درنهایت در زیر بار اسارت به خاک سپرده می شود با این وجود ادعا می کند که اسارت نیست.

واژه ی تولد چه درآستانه ی سرک کشیدن از دهانه ی بام رسیده ی یک رحم و چه در حوزه ی زبان و هنر آلوده به وهمی تب دار است. تولد، وهمی است که نوستالژی وهمی دیگر، رهایی را با دو پای درشت و چهارزانو می نشاند جلو روی اسیر. حس قفس، لمس واقعیتی زیبا در درون وهمی خانمانسوز است. قفس یک ضرورت است و حس قفس بدون قفس نمی تواند اتفاق بیفتد. ...

...

بخش اول

همه هستی من آیه تاریکیست
که ترا در خود تکرار کنان
به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد
من در این آیه ترا آه کشیدم آه
من در این آیه ترا
به درخت و آب و آتش پیوند زدم

در این بخش "من" سه بار و " ترا " سه بار تکرار می شود. "من اول" همه هستی من آیه تاریکیست که" ترای اول" را به بردن به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی، نوید می دهد. روی صحبت همه ی هستی" من"، رو به" ترا" دارد. این" من" می گوید که همه هستی او آیه تاریکیست. با این وجود به"ترا" نوید می دهد که " ترا" در خود تکرار کنان به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد"

در این بخش" من" رو به " تو" اعلام میکند؛ " من در این آیه ترا آه :کشیدم آه و من در این آیه ترا به درخت و آب و آتش پیوند زدم." شناسایی "من" شاید کار آسانی باشد. شاید شکی نباشد که " من " ، شاعر و فروغ است. در مورد" ترا" کار به این آسانی نیست. واژه ی تو می تواند حامل یک صمیمیت و نزدیکی بین دو نفر باشد. شاید شکی نباشد که" من" تولدی دیگر به " تو " احساس نزدیکی می کند، من با تو غریبه نیست و به او علاقه دارد و او را می شناسد. برای شناسایی " ترا" شاید طرح این سوال ضروری به نظر برسد که آیا" توی" تولدی دیگر یک مرد است یا زن؟ در ادامه به این پرسش خواهم رسید، ولی آنچه که مسلم است این است که " تو" در تولدی دیگر هم نسل فروغ است. و شاید سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی یک بار اروتیک هم داشته باشد. به عبارتی دیگر" تو" در تولدی دیگر نمی تواند مثلا پدر یا مادر، عمه یا عموی فروغ باشد. و اما در مورد جنسیت این" تو". ...

...

دانلود مقاله نقد شعر تولدی دیگر فروغ فرخزاد

دانلود تحقیق بدیع در مثنوی (آرایه ادبی)

تحقیق بدیع در مثنوی (آرایه ادبی)

نگاهی به بدیع در جلد سوم مثنوی

دانلود تحقیق بدیع در مثنوی (آرایه ادبی)

تحقیق بدیع در مثنوی (آرایه ادبی)
بدیع در جلد سوم مثنوی
دسته بندی زبان و ادبیات فارسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 35 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 25

نگاهی به بدیع در جلد سوم مثنوی

قسمتهایی از متن:

دیباچه

مثنوی ، کتابی است تعلیمی و درسی در زمینه عرفان و اصول تصوف و اخلاق و معارف و …

و مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف ، معروف شده است . مثنوی ، دریای ژرفی است که در آن می توان در آن غواصی کرد و به انواع لآلی و اقسام گوهر های معنوی دست یافت .

بی گمان درخشان ترین کار حُسام الدین این بود که با لیاقت و درایتی کم نظیر توانست مولانا را از عالم جذبه و استغراق محض بدر آورد و وی را متوجه عالم تمکین نماید تا معارف و تجارب باطنی او که به اوج پختگی و زبدگی رسیده بود به ظهور رسد و چراغ راه علم بشریت شود .

تکرار در مطالب مثنوی ، بسیار به چشم می خورد و این تکرار ها صورت تکرار دارد و در معنا تکرار نیست هر کدام از مطالب مکرر در مثنوی ، حاوی نکته ای تازه و نغز است .

دیگر آنکه مثنوی ، سه نوع مخاطب دارد : عام ، خاص ، اخص .

پاره ای از ابیات مثنوی ، متوجه عام مردم است گویی که مولانا در مجلس وعظ و خطابه حاضر شده و سخنانی در سطح افهام عموم و اذهان مردم ایراد می کند از قبیل نصایح و پند ها ، و گمان به قدر توان خود از آن سخنان بهره مند می شوند : مانند :

این جهان کوه است و فعل ماندا                     سوی ما آید نداها را صدا

قصه دوم مخاطبان خاص است .  مطالبی است که مولانا با یاران دمساز و همدمان همراز خود در خلوت گفته است .

 بخش سوم ، مخاطبان اخص دارد نوعی حدیث نفس است که مولانا در حالت جذبه و شور عشق و یا در مراقبه و استغراق داشته است . و به طور کلی کلام مولوی ساده و دور از هر گونه آرایش و پیرایش است ولی او در عین سادگی چنان به مهارت سخن پرداخته است که بی تردید او را در ردیف اول فصحهای زبان آور فارسی قرار دارد . این کلام ساده فصیح منسجم گاه در نهایت علو و استحکام و جزالت و همه جا مقرون به صراحت و روشنی و دور از ابهام و ناگویایی عبارت است .وی در شرح جزئیات مطالب و حالات مختلف اطوار نفسانی افرادی که در حکایات و در قصص می آورد یا در شرح مشکلات و مسائل عرفانی با سادگی تمام چنانچه درخور فهم خواننده آید و در ایضاح مطالب گوناگون که پیش می گیرد . با توسل به تمثیلات و قصص و استناده به امثال و حکم متداول در عصر خود ، مهارت خاصی دارد . وسعت اطلاع او نتنها در دانشهای گوناگون شرعی بلکه در همه مسائل ادبی و معضلات عرفانی و فرهنگ عمومی اسلامی حیرت انگیز است . کلام گیرنده وی که دنباله سخنان شاعران خراسان و در بنا و اساس تحت تأثیر آنان است ، شیرینی و زیبایی و جلای خاصی دارد و در درجه ای از دلچسبی و دل انگیز است که عارف و عامی و پیر و جوان را با هر عقیدت و نظری که باشند به خود مشغول می سازد . ...

...

نگاهی به بدیع در دفتر سوم مثنوی:

جناس ناقص اختلافی

103- سر به سر گوش است و چشم است این نبی       تازه زو ما مرضع است او ما صبی

نغمه حروف ( س ، ش )

جناس تام

106- تا کجا باید کباب پور خویش                           تا نُماید انتقام و زور خویش

خویش = خویشتن            خویش = خودش

جناس ناقص افزایشی

114- هم به صورت می نماید گه گهی                      ز آن همان رنجور باشد آگهی

گهی و آگهی = جناس ناقص افزایشی

جناس ناقص حرکتی

131- بلکه خود را در صفا گوری کَنی                      در منّی او کُنی دفنِ مَنی

کُنی و مَنی = جناس ناقص اختلافی

جناس ناقص اختلافی

139- با گیاه و برگ ها قانع شوید                              در شکار پیل بچگان کم روید

جناس ناقص اختلافی

145- اندر افتادند چون گرگان مست                      پاک خوردندش فرو شستند دست

جناس ناقص حرکتی

155- ما در آن پیل بچگان کین کََشَد                        پیل بچه خواره را کیفر کُشد   

163- بوی کبر و بوی حرص و بوی آز                     در سخن گفتن بیاید چون پیاز   

واج آرایی حرف ( ب )

جناس ناقص اختلافی

170- اخسئو آید جواب آن دعا                                 چوب درد باشد جزای هر دغا

جناس ناقص اختلافی

172- آن بلال صدق در بانگ نماز                            حی را هی همی خواند از نیاز

جناس ناقص حرکتی

192- او شکسته دل شد و بنهاد سر                           دید در خواب او خَضِر را در خُضََر

جناس ناقص حرکتی

215- کاه باشد کو به هر بادی جهد                           کو کی مر باد را وزنی نهد

جناس تام

251- خواجه هر سالی ز زر و مال خویش              خرج او کردی گشادی بال خویش

جناس ناقص اختلافی

281- ای زدودی جسته در ناری شده                        لقمه جسته لقمه ماری شده

جناس ناقص افزایشی

386- او نمی دانست گرد گرگ را                            با چنین دانش چرا کرد او چرا

جناس ناقص اختلافی

526- ظاهرش گیرار چه ظاهر کژ پرد                         عاقبت ظاهر سوی باطن برد

جناس ناقص افزایشی

535- از سفر بیرق شود فرزین راد                              وز سفر یابید یوسف صد مراد     

جناس ناقص اختلافی

576- آن سگی که باشد اندر کوی او                    من به شیران کی دهم یک موی او

جناس ناقص اختلافی

581- سغبه صورت شد آن خواجه سلیم                    که به ده می شد به گفتار سقیم

جناس ناقص اختلافی

651- ناگهان تمثال گرگ هشته ای                            سر برآورد از فراز پشته ای

جناس ناقص اختلافی

652- تیر را بگشاد آن خواجه ز شست                       زد بر آن حیوان که تا افتاد پست

 ...

دانلود تحقیق بدیع در مثنوی (آرایه ادبی)