فایلهای مفید

فروش محصولات دانلودی و بازاریابی فایل سرو

فایلهای مفید

فروش محصولات دانلودی و بازاریابی فایل سرو

کودک عقب مانده ذهنی

وجود یک کودک عقب مانده ذهنی مسائل فراوانی را در خانواده و اعضای آن بوجود می آورد و تأثیر آن بر رفتار و واکنشهای والدین موضوعی نیست که قابل اغماض و انکار باشد این تأثیر تنها بر روی نحوه ارتباط والدین با یکدیگر و یا ارتباط بین کودک معلول با سایرین نیست، بلکه ارتباط متقابل و تعاملات افراد خانواده را نیز تحت تأثیر قرار می دهد (تیم چاک1، به نقل از نظام
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 96 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 159
کودک عقب مانده ذهنی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فصل اول

وجود یک کودک عقب مانده ذهنی مسائل فراوانی را در خانواده و اعضای آن بوجود می آورد و تأثیر آن بر رفتار و واکنشهای والدین موضوعی نیست که قابل اغماض و انکار باشد. این تأثیر تنها بر روی نحوه ارتباط والدین با یکدیگر و یا ارتباط بین کودک معلول با سایرین نیست، بلکه ارتباط متقابل و تعاملات افراد خانواده را نیز تحت تأثیر قرار می دهد (تیم چاک[1]، به نقل از نظامی 1366).

وجود کودک عقب مانده ذهنی معمولاً منجر به تغییر رفتار اعضای خانواده می شود. والدینی که با هزاران امید و آرزو منتظر تولد طفل طبیعی و سالم و زیبا می باشند، با تولد کودک عقب مانده با مرگ آرزوها و امیدها و افول انتظارات خود مواجه می شوند و آینده ای مبهم و تاریک را برای خود ترسیم می نمایند.

وقتی کودک از لحاظ بدنی طبیعی بدنیا می آید، انتظارات والدین تا اندازه ای برآورده می شود. اما بعدها اگر در جریان رشد کودک مشکلی رخ دهد ممکن است که این توقعات تغییر کند و درست در همین زمان است که برچسب هایی از قبیل کندآموز، کندذهن و عقب مانده ذهنی از طرفین والدین مورد استفاده قرار می گیرند (الکساندر و تیم چاک[2]، به نقل از نظامی 1366).

در نگاهی گذرا به مسئله عقب ماندگی ذهنی و تأثیری که این پدیده بر روابط والدین با یکدیگر و با کودک و از طرفی با دیگران می گذارد، می توان والدینی را مشاهده کرد که تا مرز نابودی و از بین بردن فرزند خویش پیش رفته و یا درصدد طرد کامل او برآمده اند. از سویی دیگر، والدینی را نیز می توان یافت که تمام هم و غم و نیز تلاش خود را صرف رشد و شکوفایی و درمان و تربیت فرزند عقب مانده ذهنی خود کرده اند. شاید این برخوردها و واکنش های متضاد از طرف والدین بیانگر این باشد که آنها در هنگام برخورد با فرد عقب مانده ذهنی دچار نوعی ابهام می شوند و این باهام شاید به دلیل عدم شناخت موضوع عقب ماندگی ذهنی، انواع و عوامل بوجود آورنده آن باشد. بنابراین قبل از هر چیز با توجه به مسائل متعدد کودکان عقب مانده ذهنی ضروری به نظر می رسد که درک روشنی از تعاریف، طبقه بندی و علل و عوامل مؤثر در بروز عقب ماندگی ذهنی ارائه گردد. چرا که در هر مقطع زمانی تعریفی خاص با توجه به نگرش های حاکم بر جوامع از پدیده عقب ماندگی ذهنی ارائه می شود و در نتیجه وظایف والدین نیز بر اساس این تعاریف و نگرشها، تعیین و مشخص می شوند (تیم چاک[3]، به نقل از نظامی 1366). والدین نه تنها نسبت به فرزند عقب مانده ذهنی خود واکنش عاطفی نشان می دهند. فشار گروهها خواه واقعی باشد یا غیرواقعی، اغلب والدین را به کناره گیری از تماس های عادی اجتماعی شان وادار می سازد. خانواده بی اختیار گوشه گیر می شود و به دلیل افزایش این طرد اجتماعی و گوشه گیری، والدین تمایل به تمرکز دائمی و بیش از حد بر فعالیت های کودک پیدا می کنند. این افزایش توجه و تمرکز به ناتوانائی های کودک، موجب بروز اختلالات شخصیتی و روانی بیشتر والدین می گردد (داور منش، 1370).

وجود کودک عقب مانده ذهنی اثرات عمیقی بر روی نحوه ارتباط اعضای خانواده با هم و هر یک از آنان با کودک می گذارد و همین اثرات، چنانچه به گونه ای منطقی و چاره جویانه حل نشود، ضایعات جبران ناپذیری بر والدین و سایر اعضای خانواده و خصوصاً کودک عقب مانده وارد می کند. عامل هرگونه تفاهم و پذیرش یا عدم تفاهم در اصل خود والدین می باشند. بنابراین نوع عکس العملی که پدر و مادر در مقابل عقب ماندگی ذهنی فرزندشان از خود بروز می دهند در ایجاد جوی مساعد هم برای خود کودک و هم برای سایر افراد خانواده نقش بسیار حساسی را دارد (میلانی فر، 1370).

تعریف عقب ماندگی ذهنی[4]:

تاکنون تعاریف متعددی از عقب ماندگی ذهنی توسط دست اندرکاران و متخصصان مختلف ارائه گردیده است. اما باید اذعان نمود که تعریف دقیق و روشن عقب ماندگی ذهنی چندان آسان نیست، زیرا که عقب ماندگی ذهنی با شرایط یکسان و به یک میزان و با علل مشابه و آثار همانند در همه افراد عقب مانده ذهنی مشاهده نمی شود. عقب ماندگی ذهنی یک پدیده تک بعدی نمی باشد، بلکه یک شرایط مرکب و پیچیده ذهنی است. به همین جهت بسیاری از متخصصین امور تربیتی، روان شناسی و روان پزشکی و پزشکی علاقمند به بررسی ابعاد مختلف عقب ماندگی ذهنی می باشند. بدیهی است که در این میان، پزشکان در تعریف عقب ماندگی ذهنی عمدتاً توجه خاصی به ضایعات مغزی معطوف داشته و روان شناسان بیشتر به چگونگی رفتار در افراد عقب مانده ذهنی توجه می نمایند. در هر حال آنچه که مورد نظر غالب متخصصان آموزش و پرورش کودکان عقب ماندگی ذهنی می باشد، ارائه یک تعریف جامع از عقب ماندگی ذهنی و نمایان نمودن تمامی ویژگی های مربوط به تأخیر در رشد ذهنی و روانی و عاطفی و اجتماعی افراد عقب مانده است (افروز، 1370).

انجمن عقب ماندگی امریکا[5] تعریفی بدین قرار ارائه می دهد، عقب مانده ذهنی به شرایطی اطلاق می شود که در آن عملکرد کلی ذهن به طور مشخصی پایین تر از میانگین است و همزمان با آن در رفتارهای انطباقی نارسایی هایی دیده می شود که این وضعیت در دوران رشد پیش می آید (گروسمن، به نقل از منشی طوسی، 1369). عملکرد کلی ذهن بر اساس نتیجه آزمونهای هوشی استاندارد سنجیده می شود. زمانی که گفته می شود عملکرد ذهنی فرد پایین تر از میانگین است یعنی دو انحراف معیار نمره هوشی او از حد متوسط پایین تر است و رفتار سازگارانه عبارتست از درجه رسیدن فرد به معیارهای مناسب سن و گروه اجتماعی در استقلال فردی و مسئولیت اجتماعی می باشد (منشی طوسی، 1369).

کـانـر[6] دو طبقه از اشخاص مبتلا به نقص ذهنی را برحسب موقع و منزلت بزرگسالیشان تعریف کرد. تعاریف او میزان معلولیت را با توجه به شرایط محیطی که فرد معلول باید خود را با آن منطبق سازد مورد توجه قرار می داد و کندذهنی نسبی و مطلق را با توجه به تعابیر ذیل مورد تمیز و تفکیک قرار می داد.

نوع اول عقب ماندگی ذهنی شامل افرادی که در تمام جوامع دچار مشکل هستند یعنی نارسایی های آنها به گونه ای است که هم در جوامع پیشرفته و هم در جوامع غیر پیشرفته، عقب مانده ذهنی تلقی می شوند. و نوع دوم شامل افرادی می شود که محدودیت های هوشی آنها به طور قطع مرتبط با معیارهای فرهنگی خاص است که آنها را احاطه کرده که در جوامع ساده ترف آنها هیچ مشکلی در باب نایل شدن و برخورداری از برابری در برآورد آرزوهای قابل درک و عملی خود ندارند (رابینسون به نقل از ماهر 1366).

اینهلدر[7] شاگرد و همکار پیاژه تعریف هوش و عقب ماندگی را اینطور بیان می کند. هوش نتیجه تأثیر دائمی و متقابل فرد با محیط است و اگر این رابطه متقابل به طور متعادل صورت گیرد موجب توانایی سازگاری با محیط و پیشرفت هوش می شود. کودک در مراحل مختلف رشد تصاویر ذهنی مختلفی دارد که از تصاویر ذهنی ساده شروع می شود و به تصاویر پیچیده تری می رسد. گذشتن از این مراحل یعنی از مراحل پایین به مراحل بالاتر بستگی به رشد هوش، ساختمان عصبی و بدنی، تجارب اجتماعی و تجارب زندگی او دارد.

اهمیت نظریه اینهلدر در هوش این است که پدیده های روانی و بخصوص هوش دارای الگوی مخصوص و از یک نظام کلی که اساس آن تجارب اولیه و عکس العملهای کودک از بدو تولد حتی قبل از اینکه قادر به تکلم باشد شروع می شود. این عکس العملها حسی و حرکتی هستند که کودک روابط محسوس عینی و عملی بین اشیاء و حوادث را بطور منظم یکی بعد از دیگری کشف کرده و پاسخهای عملی و درست به وضعیت های مختلف می دهد. از همین جا اینهلدر عقب مانده را افرادی از جامعه می داند که در مراحل پایین رشدی متوقف می شوند و در آنها کششهای نهاد قوی و زیاد است (به نقل از میلانی فر 1370).

طبقه بندی کودکان عقب مانده ذهنی

افراد عقب مانده ذهنی را بنابر ملاکها و ضوابط مختلفی تقسیم کرده اند و علت تقسیم بندیهای متعدد این است که عقب ماندگی ذهنی یک بیماری یا سندرم واحدی نیست بلکه حالاتی است که بر اثر عوامل متعدد و متفاوتی بوجود می آید. از تقسیم بندیهایی که توسط متخصصین مختلف ارائه شده است می توان به طبقه بندیهای زیر اشاره نمود(میلانی فر 1370):

1-روان شناسان

2-روان پزشکان

3-متخصصین تعلیم و تربیت.

1- گروه دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر [8]

این گروه دارای بهره هوشی بین 70-50 می باشند. بدلیل آنکه شناسایی و تشخیص کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر در سنین پایین بویژه قبل از دبستان و دوره های اول دبستان بسیار مشکل می باشد. تعداد قابل توجهی از آنان در مدارس معمولی ثبت نام می کنند. البته بتدریج همزمان با پیچیدگی نسبی محتوای دروس و بویژه در اواخر کلاس و از کلاس دوم به بعد عقب مانده ذهنی این قبیل دانش آموزان بیشتر آشکار گشته و شناسایی و تشخیص آنان آسانتر می شود. دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر نمی توانند بهره لازم و کافی را از برنامه های آموزشی کلاسهای معمولی ببرند. این کودکان در هر حال آموزش پذیر بوده و قادر به فراگیری اطلاعات عمومی و درسها رسمی کلاس از قبیل خواندن و حساب کردن و مهارت های مناسب شغلی بوده و می توانند در اداره زندگی خود از تحصیل خویش بهره مند شوند. این دانش آموزان می توانند با حداقل مشاوره در زندگی خود کفایی اقتصادی و اجتماعی داشته باشند (افروز، 1369).

تشخیص افراد عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بر اساس آزمایشهای عمومی و رشد بدنی به دلیل آنکه غالباً مشابهت فراوان با افراد عادی دارند تقریباً غیر ممکن می نماید. اما در راه رفتن و بویژه صحبت کردن، به طور کلی دچار کندی محسوس هستند. در این گروه افرادی پیدا می شوند که از لحاظ یادگیری در کارهای عملی و غیر کلامی به حد متوسط کودکان عادی می رسند. در مورد آموزش نیز اگر برنامه ها مناسب به اجرا گذاشته شوند، می توانند در زمینه درسی موفق باشند (نلسون[9] و ایزرائیل [10]1980 به نقل از منشی طوسی 1369). این افراد با رسیدن به سن بلوغ در جمعیت وسیع جامعه گم می شوند زیرا توانایی سازگاری شغلی و اجتماعی را دارا هستند. (میلانی فر 1370).

2- گروه کودکان عقب مانده ذهنی تربیت پذیر[11]

این گروه از کودکان دارای بهره هوشی بین 25 تا 50 می باشند. معمولاً تعدادی از کودکان عقب مانده ذهنی تربیت ÷ذیر در سنین دبستان در سازمان ها و مؤسسات مختلف و عده ای نیز در منزل نگهداری می شوند (افروز 1365). این کودکان و نوجوانان می توانند انجام امور ساده و آسان را فراگیرند و قادرند خود را از خطرات عادی حفظ نموده و از عهده کارهای شخصی خود برآیند. قوه تعمیم و تمیز آنها محدود است. امور و کارهای ساده را به آهستگی و با تأخیر می آموزند ولی برای یادگیری مسائل پیچیده استعداد کافی و تمرکز فکری لازم را ندارند. از لحاظ عاطفی وضع متغیری دارند. خیلی زود تحت تأثیر قرار می گیرند و در برابر مخالفت دیگران عصبانیت و حملات تهاجمی از خود نشان می دهند (میلانی فر، 1370). در حد بالای این گروه افرادی هستند که بهره هوشی آنها به سطح کودکان آموزش پذیر می رسد بنابراین از توانایی بیشتری برای یادگیری برخوردار هستند. و می توان با اصولی که در آموزش آنها لازم و ضروری به نظر می رسد به آنها درجهت یادگیری کمک کرد (مک کویین و پاترسون[12] 1983).

3- گروه کودکان عقب مانده ذهنی حمایت پذیر [13]

این کودکان که دارای بهره هوشی کمتر از 25 دارند به علت عقب ماندگی شدید ذهنی و بدنی قادر به یادگیری و تربیت پذیری در حد مطلوب نبوده و توانایی انطباق با محیط و سازگاری اجتماعی را ندارند. از نظر اقتصادی کارایی لازم را نداشته و نیاز به کمک مستمر در انجام کارهای شخصی دارند. تکلم و رشد گویایی در درجات پایینی است. قضاوت و استدلال در آنها کم و یا وجود ندارد. دقت و حافظه در آنها بسیار ضعف است. درجات پایین این گروه را افرادی تشکیل می دهند که به هیچ وجه فعالیت ذهنی نداشته و یا فعالیت ذهنی بسیار محدودی دارند. ولی درجات بالاتر را کسانی می دهند که قادر به تکلم کلماتی محدود هستند (میلانی فر، 1370) .

کودکان حمایت پذیر به کمک بسیار نیازمندند و حتی خیلی از آنها توانایی خودیاری ندارند. این کودکان اغلب در مؤسسه های ویژه نگهداری می شوند زیرا نگهداری آنها در خانه برای دیگر افراد خانواده مشکلاتی را ایجاد می کند و ممکن است بر روی سایر افراد خانوادو و کارکرد آن اثر بگذارد (نلسون و ایزرائیل[14]، به نقل از منشی طوسی، 1369).

لازم به ذکر است که در سالهای اخیر تنها، نگهداری این افراد مورد توجه نبوده بلکه به آموزش و پرورش این گروه از افراد نیز توجه زیادی مبذول شده است.

واکنشهای والدین نسبت به کودک عقب مانده ذهنی

تولد یک کودک عقب مانده ذهنی می تواند برای خانواده واقعه ای ناگوار باشد هاگامن به نقل از منشی طوسی (1369) برخی مسائل مربوط به واکشنها و سازگاری در برابر کودک عقب مانده ذهنی را مورد بحث قرار داده است. بی تردید در باتدا واکنشها به انتظاراتی معطوف می شود که از کودک بدنیا آمده انتظار می رفته است. اکثر والدین انتظار دارند که کودکانی جذاب، تیز هوش، تندرست، شاد و دوست داشتنی داشته باشند. والدین کودک عقب مانده ذهنی نه تنها برای انتظارات بر باد رفته خود افسوس می خورند، بلکه اغلب با فشارهای روانی و اقتصادی بسیاری نیز روبرو هستند.

وجود کودک عقب مانده ذهنی می تواند گوناگونی را برای والدین به همراه داشته باشد. ایجاد و تشدید اختلافات خانوادگی، تحمل بار سنگین اقتصادی، تحمل صحبت های دیگران در رابطه با کودک و بسیاری از مسائل دیگر می تواند از تظاهرات خانواده هایی باشد که کودک عقب مانده ذهنی دارند. والدین کودکان عقب مانده ذهنی در شرایط دشواری قرار دارند، زیرا از لحاظ اجتماعی ممکن است به خاطر فرزندشان احساس شرم کنند و این احساس شرم ممکن است به طور آشکار یا پنهانی موجب طرد کودکان شود. بسیاری از خانواده ها به شدت روش زندگی خود را تغییر می دهند. زیرا وجود کودک دارای عقب مانده ذهنی خانواده را درگیر کرده و فعالیت اجتماعی شان را تقریباً محدود می سازد (بکمان[15] 1991).

تأخیر در راه رفتن، تأخیر درحرف زدن، عدم استقرار و سکون، عدم توانایی کودک در انجام امور، زنگهای خطری هستند که وجود کودک غیر طبیعی را اعلام می دارند. خانواده در آغاز مسئله را جدی تلقی نمی کند. ولی بعد از مدتی که اختلالات کودک بارزتر می شود، خانواده دیگر قدرت توجیه را از دست می دهد. کندی رشد ذهنی کودکش را حس می کند. نگران می شود و به هر حال بنا به توصیه دیگران یا به میل خود به متخصص مراجعه می کند (داورمنش ، 1370).

معلولیت کودک، کندی رشد و امکانات سرپرستی ویژه ای که برای مراقبت جسمی و آموزشی کودک لازم است، بعلاوه سرخوردگی و رؤیاهای بربادرفته، همگی بر والدین فشارهایی وارد می کند که موجب برهم خوردن نظم و آرامش و تعادل خانواده می شود. تنش هایی که بخاطر مراقبت از کودک بوجود می آید، اشکال در ایجاد ارتباط با کودک بعلت عدم توجه از جمله مشکلات دیگری هستند که بر والدین تأثیر می گذارند. دالتون و اپشتاین[16] به نقل از ملک پور (1369) بیان می کنند که والدین ممکن است همزمان در مورد ناامیدی خود، غمگین بوده، در مورد مسئولیت و احساسات متضاد خود، احساس گناه کرده و در مورد آینده کودک نیز نگران باشند. والدین ممکن است خود را در زمینه بهبود وضعیت کودک ناکان ببینند گرابلر[17] می گوید: هنگامی که امید والدین برای بهتر شدن وضع کودک به نتیجه نمی رسد، خشمگین می گردند و این خشم، به نوبه خود، ایجاد احساس ناامیدی و گناه می کند ( به نقل از ملک پور، 1369).

واکنش همه والدین در مقابل معلولیت ذهنی فرزندشان یکسان نیست. ولی به طور کلی می توان پذیرفت که اکثریت قریب به اتفاق والدین اینگونه کودکان در مقابل معلولیت ذهنی فرزندشان به نحوی واکنشی نامطلوب از خود بروز می دهند که نوع و میزان این واکنش و عکس العملها، با توجه به جنبه های شخصیتی آنها و زمان بروز واکنش، با یکدیگر متفاوت می باشد. (ملک پور، 1369).

بسیاری از والدین اینگونه فرزندان خود را تا حد امکان از برخورد با دیگران منع نموده، تا آنجا که بتواند آنان را در محیطی دور از سایرین نگه می دارند. تأکید درجداسازی کودک معلول از اقوام، همسایگان و نزدیکان کم کم موجب انزواگرایی کل خانواده می گردد که این خود لطمات جبران ناپذیری برای خانواده به همراه دارد. زیرا انسان موجودی اجتماعی است و برای جبران نیازهای عاطفی و اجتماعی خود، احتیاج به برخورد متقابل با همنوعان خود دارد. پدر و مادر از داشتن چنین کودکی به شدت رنج می برند. گاهی خود را سرزنش می کنند و با نهایت ملاطفت، حداکثر کوشش خود را به پای کودک می ریزند و زمانی نیز دیگران را مقصر قلمداد می کنند. (سعیدی، 1369).

واکنشهای والدین به تشخیص اینکه کودک آنها عقب مانده است تا حد زیادی یک امر فردی است. نوع و شدت پاسخها به طور متنوعی گسترده است. اما یک دسته از واکنش ها به طور مشترک در میان اکثریت والدین با کودک عقب مانده ذهنی دیده می شود که عبارتند از :

1- واکنش های اضطرابی:

والدینی که به سبب داشتن فرزندان دچار نقص در ماتم از دست دادن یک رؤیا بسر می برند. احساسات تعمیم یافته اضطراب را نشان می دهند. اضطراب بخاطر این سؤال که چگونه باید بین مسئولیت تأمین رفاه یک انسان دیگر و حق فرد برای داشتن یک زندگی مستقل تعادل برقرار کرد ارتباط دارد. ایجاد این تعادل به یک سازگاری شخصی و درونی نیازمند است. (کرنیک[18] و همکاران 1985).

از آنجا که کودک عقب مانده ذهنی احتیاج به اتکاء زیاد و حمایت مستمر والدین دارد، چنین افرادی با داشتن کودک عقب مانده ذهنی دچار تضاد و درگیریهای بسیار می گردند. واکنشهای عاطفی پیچیده، واکنشهای ناسازگارانه شدید از جانب والدین آشکار می گردد. اینگونه والدین همواره این ترس را دارند که کودک عقب مانده همیشه با آنها خواهد بود. اگر چنین ترسی عمیق و دائمی باشد در والدین ایجاد اضطراب می کند (داورمنش، 1370).

گروهی از والدین که بسیار مضطرب و نگران هستند در برابر اولین اعلام خطری که به آنها می شود، دچار نگرانی شده و به متخصصین مختلف مراجعه می کنند تا هر چه سریعتر درمان کودک را آغاز کنند. این دسته از والدین نیز مشکلات خاص خود را دارند. معمولاً مایل نیستند که کودکشان همراه با سایر کودکان عقب مانده ذهنی در مدارس مخصوص اینگونه کودکان تحصیل کنند و گاه برنامه هایی را به کودک خود تحمیل می کنند که بیشتر از توانایی های او است و موجبات خستگی شدید او را فراهم می کند (رابینسون به نقل از ماهر 1366).

2- تمایل به طرد کودک

ناسازگاری عاطفی والدین بر روی رفتار آنها با کودک عقب مانده ذهنی تأثیر می گذارد. در بیشتر موارد این رفتار به شکل طرد کودک، آشکار می شود. فرید[19](به نقل از راتن و اسمیت[20] 1991) معتقد است که اینگونه والدین تصور می کنند که با تحت فشار گذاشتن کودک در خانه و سختگیری نسبت به کودک به او کمک می کنند. در حالیکه چنین محیط ناآرام و سختی کودک را به جانب بسیاری از اختلالات سوق می دهد. معمولاً چنین والدینی توجه زیاد به رشد چنین کودکی از خود نشان می دهند. اما این توجه اساساً انعکاسی از ترس و وحشت و اختلالات خود والدطن می باشد زیرا که پدر و مادر معمولاً به طور ناخودآگاه کودک را طرد می کنند و چون از چگونگی احساس خود نسبت به کودک بی اطلاع می باشند بنابراین دچار تضاد می گردند.

3- احساس گناه والدین :

اغلب اتفاق می افتد که والدین کودکان عقب مانده ذهنی به اشکال مختلف خود را مسئول یا مقصر وضعیت کودک بدانند و آن را ناشی ازعملی تلقی کنند که قبلاً انجام داده اند. ممکن است والدین به صورت یکی از سه شکل کلی ذیل احساس گناه خود را آشکار سازند. اولین شق مشتمل بر والدینی است که در سابقه زندگی یشان سندی مبنی بر انکه در واقع آنان نقس فرزندشان را موجب شده اند وجود دارد. چنین سوابقی استفاده از داروهایی در طول دوران بارداری، دارا بودن اختلالات ژنتیکی نهفته در خانواده، دچار شدن به بیماری قابل پیشگیری یا درگیر رخدادهای مشابه، که والدین معتقدند می توانسته اند از آنها پیشگیری کنند. دومین طریقی که والدین کودکان با عقب ماندگی ذهنی توسط آن احساس گناه را آشکار می سازند کمتر منطقی به نظر می رسد. این طریق در اعتقاد والدین به اینکه نقص کودک تنبیه عادلانه و عقوبت اعمالی خاص و ناپسند است که آنان در گذشته مرتکب شده اند. انعکاس می یابد نیازی نیست که بین ماهیت گناه گذشته و ماهیت نقص ارتباط وجود داشته باشد. سومین تظاهر احساس گناه برداشتی است که والدین نسبت به پیش آمدن چیزهای خوب و بد زندگی دارند. آنان اساساً اظهار می دارند چیزهای خوب برای افراد خوش اقبال و چیزهای بد هم برای افراد بد اقبال اتفاق می افتد. چنین اعتقاد کلی صرفاً به این سبب که نقص وجود دارد پدر و مادر را در احساس گناه باقی می گذارد (ویلککس[21] ، 1979).

بکمان[22] (1983) اظهار می دارد که احساس گناه و تقصیر در والدین بر اثر تولد فرزند معلول ذهنی بوجود می آید. این نوع فرزند تهدیدی بر علیه خود والدین است که موجب می گردد والدین نتواند از زندگی خود لذت ببرند. والدینی که چنین تفکری را دارند، برای آنها بی نهایت مشکل است تا کودک را بپذیرند. اینگونه والدین عقب ماندگی ذهنی فرزند خود را انکار می کنند و تمایل به دریافت کمک از دیگران برای بهبود وضعیت کودک را ندارند.

احساس گناه شکل خاصی از اضطراب است که از عوامل خود برتر بسیار قوی سرچشمه می گیرد. این احساس معمولاً در مقابل برخی از اعمال گذشته فرد بروز می کند. شخصی که بطور دائم احساس گناه می کند دارای یک درک شخصی ضعیف از موقعیت می باشد که خود را در مسیری بسیار ناخوشایند می بیند. وقتی احساس گناه بسیار قوی باشد. فرد احساس ناامنی و عدم حماطت می کند و به همین نسبت میزان احساس رضایت شخصی این افراد بسیار پایین می آید. هر قدر احساس گناه والدین بیشتر باشد تمایل آنها به متهم یا مقصر دانستن خودشان برای وضعیت کودک بیشتر می شود. نیکسون و سینگر به نقل از بلاچر[23] و دیگران (1980) اظهار می دارند که تعداد زیادی از والدین کودکان عقب مانده ذهنی خود شرمی و تقصیر افراطی را تجربه می کنند. والدین اینگونه کودکان نسبت به فرزند عقب مانده خود احساس گناه و مسئولیت می کنند، حتی زمانی که کودک آنها به طور روشنی دارای نقیصه نیست.

برکویتز[24] (1960) ابراز می دارد که مادران افسرده ای که دارای فرزند عقب مانده ذهنی هستند به طور معنی داری نسبت به مادران با کودک عادی احساس گناه و تقصیر بیشتری می کردند هم چنین در پژوهش او نشان داده شد که همانند جمعیت عادی احساس گناه و خود شرمی والدین با کودک عقب مانده ذهنی با افسردگی، ناامیدی، بی یاوری، و خودپنداره پایین ارتباط دارد. و نیز اعتقاد بر این است که احساس گناه که بوسیله والدین کودکان عقب مانده تجربه می شود به وابستگی والدین به کودکان خود، کارآمد بودن والدین، سیستم های سلامت خانواده، ارتباط سالم بین والدین ارتباط دارد (مایرسون[25] به نقل از بیلی[26] و دیگران 1992) .

ژاک [27](1979) عنوان می کند اینکه والدین با کودک عقب مانده ذهنی بین دو احساس عشق و نفرت از کودک قرار می گیرند حقیقت دارد. تضاد میان این دو احساس موجب بوجود آمدن واکنش احساس گناه و تقصیر می گردد و چون والدین نمی توانند به وجود این تقصیر اعتراف کنند، بنابراین احساس تقصیر به شکل واکنش طرد، حمایت بیش از حد، تحت فشار گذاشتن کودک انعکاس پیدا می کند.

والدین کودکان عقب مانده ذهنی ممکن است احساس گناه کنند. والدین ممکن است به دلیل آنکه حس می کنند نسبت به کودک خود خشم و خشونتی نشان داده اند. این احساس گناه برایشان پیش می آید و اینکه، انگیزه های غیرارادی برای طرد کودک و احتمال نابود کردن او در خود احساس می کنند. (ولفنزبرگر[28]، به نقل از ملک پور 1369).

بعضی از والدین به کودک به عنوان یک عامل تنبیه کننده که از جانب خدا، برای کیفر گناهی که در گذشته مرتکب شده اند، می نگرند. احساس گناه به خصوص هنگامی واقعی است که والدین انگیزه از بین بردن کودک خود را داشته باشد (ملک پور 1369).


دانلود پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس (DASS)

پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس (DASS)

پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس (DASS)

دانلود پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس (DASS)

پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس (DASS)
دسته بندی پرسشنامه
فرمت فایل doc
حجم فایل 220 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 3

 پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس (DASS)

 

منبع:

 

Antony MM, Bieling PJ, Cox BJ, Enns MW, Swinson RP. Psychometric Properties of the 42- item and 21-item Version of the Depression Anxiety Stress Scales in Clinical Groups and a Community Sample. Pychological Assessment. 1998; 10 (2), 176-181.

 

Sahebi A, Asghari MJ, Salari RS. Validation of Depression, Anxiety and Stress Scale (DASS-21) for an Iranian Population. J. Iranian Psychologists. 2005; 1(4): 299-310. [Persian]

دانلود پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس (DASS)

دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین اضطراب و تیپ های شخصیتی دانشجویان دختر

پایان نامه بررسی رابطه بین اضطراب و تیپ های شخصیتی دانشجویان دختر

دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین اضطراب و تیپ های شخصیتی دانشجویان دختر

دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین اضطراب و تیپ های شخصیتی دانشجویان دختر

دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین اضطراب و تیپ های شخصیتی دانشجویان دختر 
کسب درآمد اینترنتی
دانلود مقاله
دانلود نرم افزار
دانلود اندروید
دانلود پایان نامه
دانلود پروژه
دانلود پرسشنامه 
دانلود فایل
دانلود پاورپوینت
دانلود نمونه سوالات 
کار در منزل
دانلود آهنگ
دانلود سریال
دانلود فیلم
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 199 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 161

فهرست مطالب

عنوان                                                                                               صفحه

پشگفتار................................. 1

چکیده................................... 3

 

فصل اول : طرح تحقیق

مقدمه................................... 5

بیان مسئله.............................. 6

ضرورت و اهمیت پژوهش..................... 8

موضوع تحقیق............................. 10

تعریف موضوع تحقیق....................... 10

هدف کلی................................. 10

اهداف فرعی.............................. 10

فرضیه کلی............................... 11

فرضیات فرعی............................. 11

متغیرهای تحقیق.......................... 11

محدودیت های تحقیق....................... 11

محیط پژوهش.............................. 12

تعریف اصطلاحات و واژه ها................. 12

تعریف اصطلاحات تخصصی..................... 14

تعریف عملیاتی........................... 15

 

فصل دوم : پیشینه تحقیق

مقدمه................................... 19

اضطراب.................................. 19

تعریف اضطراب ، جنبه ها و جلوه های مختلف آن  21

اضطراب به عنوان پاسخ آموخته شده......... 26

اضطراب در معنای نداشتن کنترل............ 27

کنار آمدن با اضطراب..................... 28

شخصیت مضطرب............................. 29

اضطراب بنیادی : شالوده روان رنجوری...... 31

نظریه های اضطراب........................ 35

1- نظریه روانکاوی (فروید)............... 35

انواع اضطراب............................ 37

مکانیزمهای دفاعی علیه اضطراب............ 40

سرکوبی.................................. 41

انکار................................... 42

واکنش وارونه............................ 43

فرافکنی................................. 43

واپس روی................................ 44

دلیل تراشی.............................. 44

جابجایی................................. 45

والایش................................... 46

2- نظریه روانشناسی فردی (آدلر).......... 48

3- نظریه درمان عقلانی- عاطفی (الیس)...... 51

4- نظریه درمان مراجع محوری (راجرز)...... 51

5- نظریه روان درمانی گشتالت (پرز)....... 52

6- نظریه واقعیت درمانی (گلاسر)........... 54

7- نظریه رفتار درمانی................... 55

عوامل کاهش اضطراب ...................... 57

شخصیت چیست؟............................. 67

بررسی شخصیت............................. 69

اصول شخصیت شناسی........................ 71

تاثیر عوامل زیستی بر شخصیت.............. 73

تشابه شخصیت در دوقلوها.................. 73

نظریه های شخصیت......................... 76

1- نظریه کارل یونگ...................... 76

نگرش ها : برونگرایی و درونگرایی ........ 77

کارکردهای روان شناختی................... 78

تیپ های روان شناختی (درونگرا و برونگرا). 80

ویژگی شخصیتی برونگرا.................... 83

ویژگی شخصیتی درونگرا.................... 84

ناهشیار شخصی............................ 85

عقده ها................................. 86

ناهشیار جمعی............................ 87

پژوهش در نظریه یونگ..................... 89

تیپ های روان شناختی (درونگرا و برونگرا). 89

2- نظریه هانس آیزنک..................... 93

ابعاد شخصیت : برونگرایی ، روان رنجور خویی و روان پریش خویی........................................ 93

برونگرایی............................... 96

روان رنجور خویی......................... 98

روان پریش خویی.......................... 99

نقش اصلی وراثت.......................... 100

رابرت مک کری و پل کاستا : مدل پنج عاملی. 101

ثبات عوامل.............................. 103

همبستگی هیجانی و رفتاری................. 104

3- نظریه روانکاوی (فروید)............... 106

الف- دیدگاه ساختی شخصیت................. 106

نهاد.................................... 106

خود..................................... 107

فراخود.................................. 108

ب- شخصیت به مثابه ی فرایندی پویا........ 109

ج- شخصیت به مثابه فرایند تکاملی......... 110

د-  دیدگاه جبری رشد شخصیت............... 111

4- نظریه روانشناسی فرد (آدلر)........... 112

5- نظریه روان درمانی گشتالت (پرز)....... 115

6- نظریه درمان مبتنی بر تحلیل محاوره ای (برن)   116

7- نظریه واقعیت درمانی (گلاسر)........... 118

8- نظریه رفتار درمانی................... 119

 

فصل سوم : روش تحقیق

جامعه آماری ، نمونه و روش اندازه گیری... 122

ابزار جمع آوری اطلاعات و ویژگی های آن.... 122

ویژگی های ابزار پژوهش................... 123

پرسشنامه مقیاس اضطراب کتل............... 123

میدان کاربرد آزمون...................... 123

پژوهش های مربوط به توصیف ماهیت و اعتبار یا درستی مقیاس اضطرا................................... ب      126

الف- تحول هوشیاری نسبت به خود........... 131

ب- نیروی من............................. 131

ج- گرایش پارانویایی..................... 132

د- گرایش به گنهکاری..................... 132

هـ- تنش ارگی............................ 133

نکاتی درباره اجرای تست.................. 133

دستور اجرای پرسشنامه.................... 134

روش تصحیح و نمره گذاری.................. 136

پرسشنامه مقیاس درونگرایی- برونگرایی میشل گوکلن 140

دستور اجرای پرسشنامه.................... 140

روش تصحیح و نمره گذاری ................. 141

 

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

تجزیه و تحلیل داده ها .................. 145

 

فصل پنجم: جمع بندی و نتیجه گیری تحقیق

خلاصه تحقیق ............................. 150

تحلیل نتایج............................. 150

پیشنهادات............................... 151

منابع و ماخذ ........................... 152

پیوست ها ............................... 153

دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین اضطراب و تیپ های شخصیتی دانشجویان دختر

دانلود راه های مقابله با ترس و اضطراب در دانش آموزان

راه های مقابله با ترس و اضطراب در دانش آموزان

راه های مقابله با ترس و اضطراب در دانش آموزان

دانلود راه های مقابله با ترس و اضطراب در دانش آموزان

راه های مقابله با ترس و اضطراب در دانش آموزان
دسته بندی اقدام پژوهی
فرمت فایل doc
حجم فایل 18 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 10

راه های مقابله با ترس و اضطراب در دانش آموزان

چکیده:

در اوایل سال تحصیلی 95- 94 در بین دانش آموزان پایه چهارم مدرسه محدثه  متوجه شدم که یکی از دانش آموزانم در کلاس درس فعال نیست و اگر از او پرسیده می شد شدت ترس و اضطراب در او به حدی بود که شروع به گریه و زاری می کرد.

تصمیم گرفتم که با مدیر مدرسه و دیگر همکاران و خانواده زینب در این زمینه صحبت کنم و ریشه ی اصلی این اضطراب را در او پیدا کنم با توجه به این که  این اضطراب یا ریشه در محیط مدرسه داشت یا در محیط خانواده باید امنیت و آرامش روحی را در محیط های مذکور از طریق دادن مسئولیت – تشویق و ... فراهم می کردم.

بعد از مدتی نتایج روش های به کاربرده شده به وضوح در دانش آموز قابل مشاهده بود و وضعیت درسی و روحی او بهتر از گذشته شد.

  مقدمه:

از زمان تولد تا هنگام مرگ هر انسانی در موقعیت های گوناگون بالندگی درگیر مسائل و مشکلاتی  می شود که به نحوی روان او را متأثر می سازد. از جملة این مسائل می توان ترس و اضطراب را نام برد که در تمام دوره های زندگی ممکن است بر انسان چیره شود.

بخشی از رشد کودک، متضمن آموختن و کنترل اضطراب و ترس است، کودکان ترس های بسیاری دارند و ممکن است برخی از آن ها در بزرگسالی هم دچار ترس باشند. اما بسیاری از استرس های و اضطرابهای دوران کودکی در اثر گذشت زمان و تجربه از بین می روند و تنها بخشی از آنها تغییر شکل می دهد و بصورت نیرویی مؤثر در رفتار درمی آیند. اما ترس و اضطراب به یک مفهوم نیستند، ترس علت و موقعیت مشخص دارد و در اکثر موارد، کاربرد و تأثیر مثبت دارد . مثلاً کودکان با وجود ترس می تواند از جان خود حفاظت کنند. اما اضطراب هم کارکرد مثبت دارد و هم کارکرد منفی. یا به عبارت بهتر، احساس اضطراب تا یک جای خاص کارکرد افراد را بهتر می کند و از یک جایی به بعد، افزایش اضطراب باعث افت کارکرد می شود.

دانلود راه های مقابله با ترس و اضطراب در دانش آموزان

دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب رایانه

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب رایانه

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب رایانه

دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب رایانه

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب رایانه
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
فرمت فایل docx
حجم فایل 55 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 30

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب رایانه

در 30 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

اضطراب

اضطراب عبارت است ازحا لت هیجانی منفی همراه با احساس عصبانیت، ناراحتی و تشویش که با فعالیت یا برانگیختگی جسمانی نیز همراه است (عبدلی، 1384، به نقل از زمانی، مرادی، 1388: 82)

الیس‌،یکی از روان‌شناسان، اضطراب و اختلالات عاطفی را نتیجهء طرز تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی می‌داند.به‌ نظر او،افکار و عواطف،کنشهای‌ متفاوت و جداگانه‌ای نیستند.پس تا زمانی که تفکر غیرعقلانی ادامه دارد، اختلالات عاطفی نیز به قوت خود باقی‌ می‌ماند.

انسان را اشیای خارجی مضطرب و برآشفته نمی‌کند؛بلکه دیدگاه و تصوری‌ که او از اشیا دارد،سبب نگرانی و اضطراب می‌شود.تمام مشکلات عاطفی‌ افراد از تفکرات موهوم آنان سرچشمه‌ می‌گیرد که از نظر تجربی معتبر نیست.(حسینی ،1375 )

الیس اضطراب و اختلالات رفتاری را زادهء طرز تفکر خیالی و بی‌معنی انسان‌ می‌داند. راجرز،روان‌شناس دیگر،اضطراب‌ را نتیجهء ناهماهنگی و تضاد بین خویشتن‌ پنداری فرد و تجربهء او می‌داند.در حالت‌ اضطراب، مفهومی که فرد از خویش‌ دارد،با تجربیات او مغایر است.هنگامی‌ که فرد از خود مفهومی دارد که با تجاربش‌ هماهنگی نسبی دارد،احساس می‌کند که‌ برطبق ارزشها،خواسته‌ها و تجارب‌ گذشته‌اش عمل می‌کند،پس در نتیجه از سازگاری کافی برخوردار می‌گردد.

اسپیلبرگ 1966  اولین کسی بود که اضطراب را به  دو بعد اضطراب خصیصه ای و اضطراب حالتی تقسیم کرد. اضطراب حالتی به هیجا نات موقتی که با نگرانی و تنش همراه است، اطلاق می شود و اضطراب صفتی گرایش رفتاری نسبتاً پایدار و اکتسابی است که اغلب به عنوان یک ویژگی شخصیتی توصیف می شود. این نوع اضطراب موجب می شود تا فرد دامنة گسترده ای از شرایط غیر خطرناک را تهدیدزا و یا خطرناک درک کند.( زمانی، مرادی، 1388: 84)

2-16: اضطراب رایانه

در زندگی کنونی ، رایانه ها در همه جا حضور دارند و در نتیجه ، بسیاری از افراد با رایانه و کار با آن تجربه مستقیم یا غیر مستقیم دارند. اما استفاده از رایانه ، همیشه یک رویداد رضایت بخش و شاد نیست. در ایران ، اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه ، به طور مستقیم و غیر مستقیم در معرض تعامل با رایانه  قرار گرفته اند . بدیهی است که این روند ، به دلیل گسترده بودن کاربرهای رایانه، متفاوت بودن میزان تجارب کاربران ، جدید بودن و به روز شدن فزاینده این فناوری و آشنایی کم افراد با آن ، موانعی را فرا روی کاربران در استفاده بهینه از فن آوری اطلاعات و ارتباطات قرار خواهد داد. (غلامعلی لواسانی، 1388 : 102 )

از سوی دیگر ، در طول دهه گذشته ، تاکید بر کاربرد رایانه در زندگی روزمره و حتی بیشتر از آن ، در حیات دانشگاهی وجود داشته است. کلاس های چند رسانه ای  با فن آوری های وابسته به ر ایانه ، به سرعت در حال تبدیل شدن به هنجار در فضای دانشگاه هستند. دانشجویان به طورفزاینده ای ملزم می شوند تکالیفی را بر روی رایانه آماده سازند و برای پروژه های کلاسی، از نرم افزار  و سخت افزار رایانه استفاده کنند. ( بایلی، میشل و پارکر ، 2001، به نقل از  غلامعلی لواسانی) این تقاضای فزاینده به رایانه برای بسیاری از افراد با اضطراب و استرس همراه است .(حسن زاده، 1388 : 52 ). پدیده اضطراب رایانه ، یکی از چنین موانعی است که منجر به اجتناب افراد از مواجهه  با رایانه می شود.( غلامعلی لواسانی، 1388 : 102 ).

...

 

2-19: پیشینه ی پژوهش شکاف دیجیتالی و اضطراب رایانه

2-19-1: تحقیقات انجام شده در داخل کشور

- نجلا حریری و نسترن زمانی راد  در پژوهشی با موضوع بررسی شکاف دیجیتالی بین نسل ها از نظر آشنایی،علاقه و استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات در سال 1390 انجام داده اند.به این  نتیجه رسیده اند که میزان علاقه به مظاهر فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز در فرزندان به نحومعنی داری بیش از والدین آن ها بود. از نظر میزان استفاده نیز میانگین استفاده فرزندان از فناوری ها بالاتر از والدین بود و تفاوت معنی داری میان میانگین استفاده والدین و فرزندان از فناوری ها مشاهده گردید.

-جواد افشار کهن و زهرا زمانی در تحقیقی با عنوان جوانان و شکاف دیجیتالی  با تاکیدبر جوانان 15 تا 29 ساله همدان در سال 1388 به این نتبجه رسیده اند که میان فقدان سواد اطلاعاتی ، فقدان سواد رایانه ای و فقدان مهارت در استفاده از اینترنت و ایجاد شکاف دیجیتالی در جوانان رابطه وجود دارد. این نتایج همچنین نشان می دهد میان پایگاه اقتصادی – اجتماعی والدین و ایجاد شکاف دیجیتالی نیز رابطه معناداری وجود دارد . سطح تحصیلات جوانان نیز در دستیابی انها به اینترنت موثر است . رابطه معناداری نیز میان سطح تحصیلات افرادو ایجاد شکاف دیجیتالی دیده می شود. این تحقیق به صورت پیمایشی صورت گرفته است.

–جوادی و زنجانی زاده در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان بررسی میزان و نوع استفاده ازاینترنت و تاثیر آن بر ارزشهای خانواده در بین دانش آموزان دبیرستانی ناحیه 3 مشهد در سال تحصیلی  1382-1383تاثیر اینترنت را با استفاده از نظریات ارتباطات جمعی، پویایی گروهها، کنش - ارتباطی و نظریه نیازها مورد سنجش قرار داد. و به این نتیجه رسید که 45 % دانش آموزان(در آن سال) از اینترنت استفاده می کنند

-محمد سلطانی فر در پژوهشی با عنوان تحلیل سواد اینترنتی دانَش آموزان سال سوم دبیرستان شهر تهران 1386-1385 در مقایسه با مربیان و والدین آنها که از نوع توصیفی بوده است به این نتایج رسیده است که در توانایی استفاده از اینترنت میان دانش آموزان ، مربیان و والدین آنها تفاوت معنا داری وجود دارد.  میزان استفاده  دانش آموزان از اینترنت بیشتر از والدین ومربیان آنهاست .

- سلیمانی، موسوی و پریرخ در پژوهشی با عنوان ، بررسی رابطه ی بین میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات با ویژگی های جمعیت شناختی اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 87-88  توسط انجام شده است ، به این نتایج دست یافته اند که میانگین استفاده از رایانه و نرم افزارها، اینترنت و سرویس های اینترنتی، میزان استفاده از فناوری اطلات و ارتباطات درانجام عملکردهای آموزش میان زنان بیشتر از مردان و میزان استفاده از فناور  ی اطلاعات و ارتباطات در انجام عملکردهای پژوهشی مردان بیشتر از زنان است. در رابطه با سن ، رابطه ی منفی (معکوس) وجود دارد. 

- محمد احمدی ده قطب الدینی، محد مشکانی، عظیم محمد خانی در پژوهشی که با عنوان تاثیر خود کارآمدی رایانه و اضطراب رایانه بر سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس : چشم اندازهای جدید روان شناسی اجتماعی در سال 1389  انجام داده اند به این نتایج دست یافته اند که مدل دیویس ، برازندگی مناسبی با داده ها دارد و اثر مستقیم خودکارآمدی رایانه بر سهولت ادراک  شده رایانه وکاربرد واقعی رایانه ، مثبت و معنادار است. همچنین ، اثر مستقیم اضطراب رایانه بر سودمندی ادراک شده رایانه منفی و معنا دار و بر سهولت ادراک شده کاربر رایانه منفی و معنادار نیست.مدل مطرح شده مؤید نقش خود کارآمدی رایانه و اضطراب رایانه در کاربرد واقعی رایانه توسط کاربران بودند.

 ....

دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب رایانه