فایلهای مفید

فروش محصولات دانلودی و بازاریابی فایل سرو

فایلهای مفید

فروش محصولات دانلودی و بازاریابی فایل سرو

دانلود مقاله قرآن و روح

مقاله قرآن و روح

مقاله قرآن و روح

دانلود مقاله قرآن و روح

مقاله قرآن و روح
روح درقرآن
دسته بندی معارف اسلامی
فرمت فایل doc
حجم فایل 28 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 57

مقاله قرآن و روح

چکیده ای از بخشهایی از متن:

روح درقرآن

در قرآن در بعضى از آیات،از روح به عنوان یک امر و حقیقتى در عرض ملائکه نام برده مى‏شودولى معلوم مى‏شود که به هر حال از سنخ این موجوداتى که ما مى‏بینیم و حس‏مى‏کنیم(مثلا از سنگى، از درختى، از کوهى، از دریایى، از ستاره‏اى، از یک چنین چیزى)نیست، یک چیزى است از نوع امورى که‏ما حس و لمس نمى‏کنیم.در سوره عم مى‏فرماید: «یوم یقوم الروح و الملائکة صفا»(2) آن روزى که روح و ملائکه در یک‏صف بایستند.ظاهر تعبیر این است که روح از نوع ملائکه هم نیست، چون آن را در عرض ملائکه[قرار مى‏دهد]، جبرئیل یکى از ملائکه‏است، میکائیل یکى از ملائکه است، و این تناسب ندارد که یکى از ملائکه را در عرض عموم ملائکه ذکر کند: «روح و ملائکه‏در یک صف مى‏ایستند» .یا در آیه دیگرى مى‏فرماید: «تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر»(3) در شب قدرملائکه و روح نازل مى‏شوند.باز ملائکه در عرض روح و روح در عرض ملائکه‏قرار مى‏گیرند.در یک آیه دیگر مى‏فرماید: «ینزل الملائکة بالروح‏من امره‏»(4) ملائکه را به روح فرود مى‏آورد.اینکه باء «بالروح‏» آیا باء استعانت و استمداد است و در واقع‏این طور است که ملائکه با استمداد روح فرود مى‏آیند، یا باء ملابست و مصاحبت است‏یعنى ملائکه با روح[فرود مى‏آیند]، در.............................................................. 1.اسراء/85. 2.نبا/38. 3.قدر/4. 4.نحل/2.

...

تعریف روح به خدا

چیزى که قرآن‏آن را روح مى‏داند، فرض این است که اجزاء ندارد.وقتى سؤال کردند درباره‏روح براى ما سخن بگو، روح که اجزاء ندارد تا او بگوید روح آن چیزى است که ازفلان شى‏ء و فلان شى‏ء به وجود آمده.و روح براى غایتى - یا لا اقل براى غایتى که آن شخص آن را بشناسد - به وجود نیامده‏است (1) .پس یگانه راهى که باقى مى‏ماند این است که روح را به خدا تعریف کنند: روح از امرپروردگار است، آن چیزى است که امر پروردگار است و ناشى از امر پروردگار است.

«امر» در قرآن

آن استاد ما این مطلب‏را بیان مى‏کرد ولى البته این بیان مى‏تواند یک مقدمه‏اى باشد وبیان کاملى نیست.به نظر من تکمیل آن بیان به مطلبى است که ایشان(علامه طباطبایى)دراینجا بیان کرده‏اند - که البته قبل از ایشان، دیگران هم این مطلب را گفته‏اند و آقاى مهندس هم تا حدود زیادى دراین کتاب به این نکته توجه کرده‏اند - و آن این است که کلمه «امر» در قرآن آنجا که به خدا نسبت داده شود[ناظر به‏وجود دفعى اشیاء است]نه آنجا که به خدا نسبت داده نشود.گاهى «امر» در قرآن‏آمده و به ما نسبت داده شده است، مثلا: «اطیعوا الله و اطیعواالرسول و اولى الامر منکم‏» (2) .اینجا معنایش این است: کسانى که صاحبان امر شما هستند(در واقع متصدیان‏امر شما).یا در جاهاى دیگرى کلمه «امر» به اشیاء نسبت داده شده است.ولى کلمه «امر» آنجا که به خدا نسبت داده مى‏شودو هر وقت «امر الله‏» و «امره‏» گفته مى‏شود وجهه انتساب اشیاء است به خدا مستقیما بدون دخالت عامل زمان و مکان،یا به عبارتى که این آقایان مى‏گویند وجود دفعى اشیاء است نه وجود تدریجى...

دانلود مقاله قرآن و روح