فایلهای مفید

فروش محصولات دانلودی و بازاریابی فایل سرو

فایلهای مفید

فروش محصولات دانلودی و بازاریابی فایل سرو

دانلود پژوهش بررسی شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طبابائی

پژوهش بررسی شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طبابائی

پژوهش بررسی شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طبابائی در 47 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود پژوهش بررسی شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طبابائی

پژوهش بررسی شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طبابائی
مقاله بررسی شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طبابائی
پروژه بررسی شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طبابائی
تحقیق بررسی شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طبابائی
دانلود پایان نامه بررسی شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طبابائی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 145 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 47

پژوهش بررسی شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طبابائی در 47 صفحه ورد قابل ویرایش 

مقدمه:

درد امروز بشر فقط مولود فقر صنعت و تکنولوژی نیست بلکه بیشتر نتیجه کمبود معنویت و اخلاق و فرهنگ است. انسانی که سالهاست بر کره ماه قدم نهاده هنوز یک بار در قلب مهتابی و کرانه باورهای فطری خویش خیمه نزده است. انسان روزگار ما با ابزارهای پیشرفته و پیچیده اوج کهکشان ها و اقیانوس ها را رصد می‌کند ولی در میان امواج متراکم ظلمت برخاسته از کردار و رفتار ظالمانه خویشتن خویش را گم کرده است. بشر هر روز کف دریاها و دل آسمان ها را با ابزارهای قوی می بیند و درمی‌نوردد اما برای یک ساعت به عمق روح پهناور خویش نپرداخته و از خویش بیگانه شده است. نیاز انسان فقط خوراک و پوشاک و تفریح و مسائل مادی نیست، عطش این روح ناآرام و ماجراجو در تشنگی آب و جستجوی غذا و گشت و گذار زمین و آسمان خلاصه نمی‎شود. ‎آدمی زاد قرن حاضر «حیات طیبه» را با رفاه و «توسعه اقتصادی و صنعتی» اشتباه گرفته و در پی اقتصاد و لذت و رفاه بدون توجه به فرهنگ و عقیده و اخلاق، دویدن در پی سراب را تکرار می‌کند ولی هر چه بیشتر می دود دورتر، خسته تر و مأیوس تر و ناکام تر می گردد. در این ظلمت آباد که مدعیان هدایت انسان، وی را در میان گرد و غبار کویر جهل و نفاق و فقر و بیداد، سرگردان کرده اند، تشخیص آب از سراب و راه از بیراهه بسیار دشوار است. در این «حیرت آباد اندیشه ها» نسل جوان چگونه راه را پیدا کند و صراط سعادت را از جاده های منتهی به سوی پرتگاه و گردنه‌های دزدادن فضیلت، باز شناسد؟ معرفت درست و نادرست را با کدام میزان بسنجد و اخلاق و ادب را در کدام مکتب بیاموزد؟ بدون شک بسیاری از مذاهب و فلسفه ها و برنامه ها و سیاست های فرهنگی، اجتماعی با پوشش واژه های «بین المللی» و «آزادی» و «حقوق بشر» و «دموکراسی» شکارگاه شیطان است و دامگاه طاغوت و کویر خشک و خشن و تاریک زندگی جوانان. اندیشمندان فرزانه بسان خورشیدی فروزان گستره هستی را روشنی می بخشند و از دریای بصیرت خویش جرعه های معرفت در کام دانش پژوهان می ریزند.

«سپیده سیادت»

احرام سپید

روزهای ماه «ذیحجة» 1321 قمری یکی پس از دیگری می گذشت. و قلوب عشاق و ارادتمندان در هوای بیت الله الحرام «لبیک شوق» سر می داد. یاد احرام و طواف،‌ شوق عرفات و منی و شور مشعر و صفا عطش دیدار به دل ها داده بود. «ناگاه کعبة کرامت الهی زیبا چهره ای پریروی را در احرام سپید نور در آغوش پدر و مادری مهربان و الهی نهاد. طفلی که نور سیادت و بزرگواری بر سیمای بلورینش آینده ای روشن را خبر می داد و نگاه زیبای او گاه رفیع و والایی را بیان می کرد. نام او را «محمدحسین» نهادند و آن را به تبرک نام «جد و فرزند» مایة برکت و جاودانگی شمردند تا بار دیگر ستاره ای از این خاندان در پهنه تاریخ درخشیده، تاریکی ضلالت را به روشنی هدایت مبدل سازد. چرا که خاندان محمدحسین، خانواده ای اصیل و افتخار آفرین بوده که هماره بیرق «بزرگی» در دست داشته و شهر تبریز از نام آنان لبریز از شادی و شعف بوده است. «سراج الدین عبدالوهاب حسن حسین» جد معروف ایشان است که در سمرقند پای میلاد بر هستی گذارده و چندی بعد به تبریز سفر کرد. وی قبل از ظهور دولت صفویه «شیخ الاسلام» آذربایجان بوده است. در سال 920 قمری که نبرد خونین میان دولت ایران و عثمانی درگرفت وی به عنوان وساطت و خاموش کردن آتش جنگ، راهی دربار سلطان سلیم گردید و رسالت خود را انجام داد ولی به دستور سلطان سلیم زندانی گردید و پس از مرگ وی به دستور فرزندش سلطان سلیمان با کمال عزت و احترام از زندان آزاد گردید. ایشان پس از مدتی کوتاه در سال 937 قمری در آنجا درگذشت و در جوار قبر ابو ایوب انصاری به خاک سپرده شد. از آن زمان تاکنون پیوسته این خانواده به علم و تقوا، فضیلت و بزرگواری معروف بوده و در هر عصری شخصیت های علمی بزرگی از آن برخاسته است. یکی از شخصیت های گران قدر و برجسته «مرحوم میرزا محمدتقی قاضی طباطبایی» است که شاگرد گران قدر مرحوم استاد وحید بهبهانی و آیت الله سید مهدی بحرالعلوم است. نسب سید محمدحسین با سه واسطه به این شخصیت الهی و ربانی می رسد که عبارتند از: «سید محمد حسین بن محمدحسین بن علی اصغر شیخ الاسلام بن میرزا محمدتقی قاضی طباطبایی». مرحوم میرزا محمدتقی خود به ده واسطه به جد اعلای این خانواده، مرحوم میرعبدالوهاب می پیوندد. استاد خود از روزگار تحصیل چنین بازگو می‌کند: «در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این روی هر چه می خواندم نمی فهمیدم. چهار سال را به همین نحو گذراندم پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بی تابی نسبت به تحصیل کمال حس نمودم به طوری که از همان روز تا پایان تحصیل که تقریباً هجده سال کشید هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دل سردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش کردم. بساط معاشرت با غیر اهل علم را به کلی برچیدم و در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه می پرداختم. بسیار می شد به ویژه در بهار و تابستان- که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می گذراندم و همیشه درس فردا شب را پیش مطالعه می کردم. اگر اشکالی پیش می آمد با هر خودکشی بود حل می نمودم. وقتی که به درس حضور می یافتم از آن چه استاد می گفت قبلا روشن بودم هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم».

فرق بین احد و صمد:

سؤال: معنای «احد» چیست؟

جواب: خداوند متعال «احد» است یعنی اجزا ندارد نه خارجاً نه ذهناً و نه عقلاً. چنان که در روایتی آمده است که حضرت امیرالمومنین علی (ع) در جنگ حمل در تفسیر معنای «احد» فرمود: «خداوند احد است یعنی یگانه ای است که قسمت برنمی دارد نه عقلاً نه خارجاً و نه خیالاً.

فرق و احدیت و احدیت:

سؤال: فرق واحدیت و احدیت چیست؟

جواب: «احدیت» صرافت ذات است از هر حیث ولی «واحدیت» این است که هر صفت از صفات حق تعالی در عین حال که با صفات دیگر مفهوماً مغایر است ولی مصداقاً یک واحد است یعنی ذات مستجمع جمیع کمالات از حیث مصداق یک واحد است ولی در احدیت این را نداریم بلکه ذات بذاته قطع نظر از هر کمال مورد توجه قرار می‎گیرد و از هر حدی اطلاق دارد حتی از همین اطلاق لذا در شان مقام احدی گفته اند: لایتناهی است، و با تناهی این کلمه هم نامتناهی است.

معنای رحمت حضرت حق

سؤال: منظور از رحمت در جمله‌ی «وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ کُلَّ شَیء» چیست؟

جواب: رحمت عبارتست از رفع احتیاج وجودی هر موجود که غایت وجود اوست و خداوند متعال احتیاجات وجودی نظام موجوداتی را که خلق نموده برآورده می سازد و آن‌ها را به احتیاجات وجودی شان هدایت و راهنمایی و نیازهای وجودی شان را تأمین می نماید تا به کمال مطلوب و سعادت خود فائز آیند. بنابراین بیان، روشن می گردد که همه موجودات غرق در رحمت او می باشند.

سؤال: آیا اصل وجود شیء نیز رحمت است؟ و رحمت شامل آن نیز می‎شود؟

جواب: اصل وجود نیز رحمت است و اساساً وجود و لوازم وجود هر موجودی نحوه ای از کمال است که رحمت شامل همه می گردد.

سؤال: آیا خداوند متعال دارای ماده است؟

جواب: ماده، ترکیب پیش می رود و ترکیب احتیاج را در پی دارد و این با ساحت ربوبی سازگار نیست.

فضای نامتناهی ماورای زمین و آسمان

سؤال: پس مکانی که آسمان ها و زمین در آن قرار دارند کجاست؟

جواب: مکان تابع جسم است و جا دایر مدار خود جسم است نه این که باید جایی باشد که جسمی در آن حلول کند.

اختیاری بودن اراده

سؤال: آیا خود اختیار تقدیر خداوند سبحان است؟

جواب:‌ خدا خواسته که انسان کارهایش را با اختیار «عَنْ اِخْتِیارٍ» انجام دهد پس اختیاری بودن فعل، تقدیر خداوند متعال است.

سؤال: آیا اراده اختیاری است؟

جواب: خیر- افعال انسان اختیاری است اختیار شرط فعل و از اجزای علت آن است و لازم نیست اراده نیز اختیاری باشد بلکه در انجام هر کار ، تحت تأثیر یک سلسله احساسات و عوامل نخست علم و تصور مصلحت آن عمل به وجود می‎آید بعد شوق، بعد اراده و بعد از این مقدمات اختیار خود به خود حاصل می‎شود.

معجزه و خرق عادت

سؤال: آیا بین خرق عادت و امر محال فرقی وجود دارد؟

جواب: خرق عادت غیر از محال و ممتنع عقلی است و از نظر علم هم خرق عادت نفی نشده است.

سؤال: پس فرق میان رسول و نبی چیست؟

جواب: مشهور میان علمای عامه آن است که نسبت بین آن‌ها عموم و خصوص مطلق است یعنی «رسول» شخصیتی است که مبعوث شده و مأمور به دعوت و تبلیغ باشد اما «نبی» کسی است که مبعوث شده باشد خواه مأمور به تبلیغ باشد یا خیر.

سؤال: این دو چه فرقی با یکدیگر دارند؟

جواب: «رسول» شخصیتی است که به واسطه ملک [جبرئیل] به او وحی می‎شود ملک را می بیند و با او تکلم می‌کند ولی «نبی» کسی است که خواب ببیند و در خواب به او وحی شود. این دو معنی از روایات اهل بیت (ع) نیز استفاده می‎شود.

امامت از اصول مذهب

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                     صفحه

مقدمه..................................................................................................................... 1

سپیده سیادت (احرام سپید)................................................................................... 2

طلوع عشق و اندیشه (در محضر اساتید).............................................................. 4

یادگارهای ماندگار................................................................................................ 5

بوی گل را از که جوییم از گلاب........................................................................... 6

راه های بشر به سوی خدا.................................................................................... 26

ما خدا را چگونه تصور می کنیم........................................................................... 30

خدای هستی همه کمالات هستی را دارد............................................................... 35

پرسش و پاسخ ها................................................................................................. 37

ارجعی الی ربک..................................................................................................... 42

منابع...................................................................................................................... 44

 

 

 

سخنی با استاد....................................................................................................... 45

دانلود پژوهش بررسی شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طبابائی

دانلود پژوهش بررسی شناسائی، درمان،کنترل و پیشگیری بیماری آنفلوانزای مرغی

پژوهش بررسی شناسائی، درمان،کنترل و پیشگیری بیماری آنفلوانزای مرغی

پژوهش بررسی شناسائی، درمان،کنترل و پیشگیری بیماری آنفلوانزای مرغی در 71 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود پژوهش بررسی شناسائی، درمان،کنترل و پیشگیری بیماری آنفلوانزای مرغی

پژوهش بررسی شناسائی، درمان،کنترل و پیشگیری بیماری آنفلوانزای مرغی
مقاله بررسی شناسائی، درمان،کنترل و پیشگیری بیماری آنفلوانزای مرغی
پروژه بررسی شناسائی، درمان،کنترل و پیشگیری بیماری آنفلوانزای مرغی
تحقیق بررسی شناسائی، درمان،کنترل و پیشگیری بیماری آنفلوانزای مرغی
دانلود پایان نامه بررسی شناسائی، درمان،کنترل و پیشگیری بیماری آنفلوانزای مرغی
دسته بندی علوم پزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 137 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 71

پژوهش بررسی شناسائی، درمان،کنترل و پیشگیری بیماری آنفلوانزای مرغی در 71 صفحه ورد قابل ویرایش 

فهرست مطالب

مقدمه

بخش اول

تاریخچه و گزارشات بیماری

اپیدمیولوژی

بخش دوم

مورفولوژی ویروس

تزاید ویروسی

تنوع آنتی ژنی

تغییر آنتی ژنی

بخش سوم

بیماریزایی ویروس آنفلوانزا

علائم بیماری

یافته های کالبد گشایی

هیستوپاتولوژی

بخش چهارم

تشخیص آزمایشگاهی

آزمایشهای شناسایی تیپ

طبقه بندی تحت تیپها

تشخیص مولکولی و شناسایی آنها

جدول تشخیص افتراقی با ویروس نیوکاسل

بخش پنجم

درمان- کنترل- پیشگیری

منابع

 

مقدمه :

بیماری آنفلوانزای طیور یکی از بیماریهای واگیردار تنفسی ویروسی طیور است که دارای قدرت انتشار سریعی می باشد و خسارات اقتصادی سنگینی را به بسیاری از کشورها وارد نموده.

نام آنفلوانزا در حقیقت از تلاش اولیه ای که برای تعریف این ویروس صورت گرفته مشتق شده. چون در قرن چهاردهم میلادی در شهر فلورنس ایتالیا در یک گردهمایی تاثیر ستارگان بر بیماری مورد بحث و بررسی قرار گرفت و معنای کلمة Influence به تاثیر برتر می باشد. این بیماری به همین نام اسم گذاری شد که در قرن حاضر هم به تلفظ ایتالیایی به آن آنفلوانزا می گویند.

این ویروس از خانوادة اورتومیکسو ویریده و واجد 3 تیپ A- B- C می باشد که تیپ B,C فقط در انسان بیماری زا و تیپ A این ویروس در انسان، خوک و اسب و بسیاری از گونه های پرندگان بسیار الزامی می باشد. از آنجایی که مادة ژنتیکی (RAN) این ویروس دارای 8 قطعه جداگانه می باشد لذا خیلی سریع خاصیت پادگنی خود را تغییر می دهد و موجب می شود جوجه یا گله ای که به تازگی از بیماری آنفلوانزا بهبود یافته مجدداً به نوع جدیدی از ویروس آنفلوانزا مبتلا گردد. دو نوع پروتئین H و N روی سطح این ویروس وجود دارد. پروتئین H دارای 15 تحت سروتیپ مختلف و پروتئین N دارای 9 تحت سروتیپ متفاوت می باشد. پروتئین H در خاصیت پادگنی و قدرت بیماریزایی ویروس آنفلوانزا نقش اصلی را ایفا می کند.

 

بخش اول

تاریخچه و گزارشات بیماری

تاریخچه بیماری در طیور از سال 1878 در ایتالیا توسط پرونسیتو بعنوان یک بیماری جدید و شدید شرح داده شد و سپس در سال 1901 توسط Centanni و Savunozzi ویروس پالایش شده ایجاد بیماری کرد. سابقاً تصور می شد که تحت گروه H5 و H7 از سویه های بسیار حاد و شدید می باشند، که این فرضیه زیاد مورد قبول نمی باشد. برای مثال در سال 1971 یک ویروس غیر حاد از بوقلمونها در ایالت ارگون بدست آمد که تحت گروه H7 بود.

از آن زمان به بعد، ویروسها دیگری، با تحت گروه H5 و H7 از پرندگان اهلی و وحشی از نقاط مختلف دنیا جدا شدند و تعدادی از آنها برای گونه هائی از پرندگان غیرحاد می باشند، قابل ذکر است که در تاریخچه بیماری آنفلوانزا دقت شود اکثر موارد بیماریزای حاد و شدید از نوع H5 و H7 بوده است (10).

درسال 1955 مشخص گردید که طاعون مرغی اصولاً توسط تیپ A آنفلوانزا ایجاد می‎شود ویروسهای مربوط به سویه های اصلی طاعون مرغی (H7N7 , H7N1) تلفات بالائی در مرغ، بوقلمون و گونه های دیگر ایجاد نمود.

خوشبختانه گزارشات مربوط به همه گیریهای شدید ناشی از سویه های (بسیار بیماریزا) آنفلوانزا در 20 سال گذشته انگشت شمار می‎باشد. (6)

اپیدمی بیماری (Avian Influenza) در پنسیلوانیا در آوریل 1983 شروع شد و در سپتامبر 1984 با کشتار 5/15 میلیون پرنده از 390 گله با ضرر اقتصادی معادل 60 میلیون دلار که این خسارت هزینه (ریشه کنی، تشخیص، برنامه های قرنطینه سازی، از بین بردن گله های آلوده، رفع آلودگی و پاکسازی، مطالعات اپیدمیولوژی و پرداخت خسارت به صاحبان گله ها بود) و تخمین زده شد که 349 میلیون دلار خسارت ناشی از افت تولید بوده است (6).

از 81-1979 در بلژیک پنج سویه از ویروس آنفلوانزا جدا شد. در سال 1978 سروتیپ (H11N6) Hav3Nav1 از یک گله اردک با علائم عصبی و تنفسی و از یک گله مرغ تخمگذار با مرگ  و میر 5/2% در دو هفته و یک مورد افت تولید تخم مرغ در سال 1979 سروتیپ (Hav6.N2) = (H6.N2) از یک گله مرغ تخمگذار با علایم آنتریت و افت تولید گزارش شد. در سال 1980 سروتیپ H7N7 از یک گله مرغ تخمگذار با یک افت تولید و در یک گله گوشتی با علائم تنفسی دیده شد. (1)

شیوع بیماری در طیور فرانسه مشاهده نشده است. در یک بررسی سرولوژیکی در سال 81-1980 بر روی مادرهای گوشتی، بوقلمونهای مادر و گوشتی انجام گرفت تنها تعداد کمی واکنش مثبت در بوقلمونهای مادر مشخص شد. وجود (Hav6.N2) = H6.N2A.I.V در گله های مادر گوشتی در شمال فرانسه در سال 1980 مشخص شد. A.I.V. در سوابهای مقعدی پرندگان وحشی بین سالهای 79-1976 جدا شد.

بین سالهای 80-1975 بررسی مداوم روی اردکها- غازها، مرغها و اردکهای محلی در چین انجام گرفت و نتایج مطالعات نشان داد که 41 ترکیب آنتی ژنیک متفاوت A.I از طیور چینی وارداتی و 21 طیور در هنگ کنگ بدست آمد. در 96% موارد A.I.V جدا شده از اردکها بوده است.

بخش پنجم

درمان ، کنترل، پیشگیری

مهمترین راه مبارزه با آنفلوانزا بکار بردن مدیریت صحیح و تصمیم گیری مناسب می‎باشد. در صورتی که اولین مورد مثبت بیماری مشاهده گردد و بسیاری در مناطق وسیع انتشار نیافته باشد، بهترین راه مبارزه کشتار جمعی طیور در محل مرغداری و دفع آنها است . باید توجه داشت انتقال پرندگان آلوده به نقاط دیگر جهت کشتار (به عبارت دیگر کشتارگاه) به هیچ وجه صحیح نمی باشد و آلودگی را در منطقه پخش می‎کند. بعد از حذف مرغها باید کلیه لوازم و تجهیزات سالنها و دیوارها را با مواد پاک کننده (دترجنت) شستشو داد. در مرحلة بعد ضد عفونی کامل مرغداری و خالی نگه داشتن آن به مدت 3 تا 4 هفته الزامی می باشد . در طی این مدت باید شرایط قرنطینه در اطراف مرغداری و رفت و آمد به داخل آن رعایت شود. می‎توان جهت اطمینان بیشتر از پاک شدن مرغداری چند جوجة حساس SPF را در داخل سالن رها نمود و پس از گذشت 3 تا 4 هفته چنانچه آنها از نظر سرمی و دفع ویروس منفی بودند از پاک بودن مرغداری اطمینان حاصل کرد.

در صورتیکه سیاست واکسیناسیون وجود داشته باشد و واکسن از سویه های موجود در منطقه تهیه شده باشد باید برای دورة پرورش بعدی جوجه ها آنها را واکسینه کرد. در برخی از واگیری های آنفلوانزا در جهان واکسن کشته شده تهیه گردیده و با موفقیت استفاده شده به هیچ وجه استفاده از واکسن زنده یا آلوده کردن کنترل شده جوجه ها با ویروس بیماری زای آنفلوانزا در سنین دارای حساسیت کمتر (دوران پرورش گلة مادر یا تخمگذار) توصیه نمی‎شود. علت اصلی این محدودیت امکان به وجود آمدن سویه های جدید آنفلوانزا از ویروس زندة آن می‎باشد. همچنین در اغلب مواد بیماریزایی ویروس آنفلوانزا در آزمایشگاه کمتر از شرایط مرغداری می باشد و نمی توان از تخفیف مدت یافتن واکسن زنده اطمینان داشت و نیز احتمال انتقال به سایر طیور غیر واکسینه یا سایر حیوانات و انسان و بروز بیماری در آنها نیز وجود دارد.

از آنجائیکه به هنگام واگیری با سویه های فوق حاد آنفلوانزا هدف ریشه کنی بیماری می‎باشد استفاده از واکسن توصیه نمی‎شود. زیرا با مصرف واکسن میزان تلفات و خسارات ناشی از بیماری آنفلوانزا کاهش می یابد ولی پرنده های ایمن شده در هنگام آلودگی با ویروس بیماری زای آنفلوانزا دچار عفونت شده و بدون بروز عوارض درمانگاهی ویروس بیماری زا را در محیط پخش می کنند . واکسیناسیون با واکسن کشته موجب کاهش شدت بیماری و قدرت انتشار ویروس در گله می گردد ولی در عین حال در گلة واکسینه نمی توان ویروس بیماری زا را از میان پرندگان حذف نمود. ساختن واکسن روغنی مستلزم صرف هزینة زیاد بوده و در صورتی که سویة ویروس آنفلوانزا دچار تغییرات پادگنی شود باید بلافاصله واکسن کشته جدید تولید شود. برای درمان یا به عبارتی پیشگیری از سرایت بیماری به جوجه های غیرمبتلا و کاهش ضایعات در جوجه های مبتلا داروهای انسانی ضد آنفلوانزا وجود دارد. از این داروها به طور تجربی در گله های پرورش بوقلمون، بلدرچین و مرغ استفاده شده و نتایج خوبی مشاهده گردیده است. اثرات این داروها شامل کاهش تلفات و میزان واگیری می‎باشد. اما باید توجه داشت که دو نکته مهم مصرف این داروها را در طیور محدود می‎کند. در درجة اول گزارشاتی مبنی بر به وجود آمدن سویه های جدید آنفلوانزا که به داروهای یاد شده مقاوم می باشند و به عنوان خطر جدی در کنترل آنفلوانزا مطرح است. در درجه بعد مدت زمانی است که دارو در محصولات غذایی حاصل از طیور باقی می ماند. البته در جوجه های گوشتی بعد از گذشت 24 ساعت از قطع مصرف دارو می‎توان گوشت پرنده را به مصرف انسان رسانید ولی در ارتباط با تخم مرغ وضع فرق می‎کند و تا 3 روز بعد از درمان با دارو بقایای آن در تخم مرغ وجود خواهد داشت لذا مصرف خوراکی تخم مرغ برای انسان ممنوع می‎باشد.

دانلود پژوهش بررسی شناسائی، درمان،کنترل و پیشگیری بیماری آنفلوانزای مرغی

دانلود پژوهش بررسی فرهنگ‌ها و واژه‌های عربی به عربی

پژوهش بررسی فرهنگ‌ها و واژه‌های عربی به عربی

پژوهش بررسی فرهنگ‌ها و واژه‌های عربی به عربی در 18 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود پژوهش بررسی فرهنگ‌ها و واژه‌های عربی به عربی

پژوهش بررسی فرهنگ‌ها و واژه‌های عربی به عربی
مقاله بررسی فرهنگ‌ها و واژه‌های عربی به عربی
پروژه بررسی فرهنگ‌ها و واژه‌های عربی به عربی
تحقیق بررسی فرهنگ‌ها و واژه‌های عربی به عربی
دانلود پایان نامه بررسی فرهنگ‌ها و واژه‌های عربی به عربی
فرهنگ‌
واژه‌های عربی به عربی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 22 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 18

پژوهش بررسی فرهنگ‌ها و واژه‌های عربی به عربی در 18 صفحه ورد قابل ویرایش 

چکیده:

این مقاله، نگاهی اجمالی دارد به سیر تدوین معاجم و واژه‌نامه‌های عربی به عربی از قبل از اسلام تاکنون. قبل از اسلام در بین اعراب، فرهنگ‌های شفاهی رایج بود ولی کم‌کم با ظهور و گسترش اسلام، لزوم تدوین فرهنگها و معاجم لغوی به صورت مکتوب احساس گردید. لذا پایه‌های تدوین واژه‌نامه‌ها با اتخاذ یکی از چهار شیوة معجم‌نویسی بنا نهاده شد. معاجم و کتب لغت فراوانی در این رابطه تالیف شدند وبا گذشت زمان بر غنای مجموعه افزوده شد.

از جمله این کتب لغات، کتاب‌های «العین»، «التهذیب اللغه»، «المحیط»، «البارع فی اللغه»، «المحکم»، «الجمهره اللغه»، «المقاییس»، «مجمل‌اللغه»، «الصحاح»، «العباب»، «لسان‌العرب»، «قاموس‌المحیط»، «تاج‌العروس»، «اساس البلاغه»، «محیط‌المحیط»، «اقرب الموارد»، «المنجد فی‌اللغه»، «معجم‌الوسیط» می‌باشند.

کلید واژه‌ها:

لغت، معجم، واژه‌نامه‌های عربی، حروف الفباء، نظام الفبائی، تبویب.

 

مقدمه:

قبل از اسلام، اعراب توجه چندانی به تحصیل علم از جمله علم صرف و نحو نداشته و تحصیل آن را جزو صنایع و حرف می‌دانستند و سرودن اشعارشان صرفاً براساس شرایط آب و هوائی و نژاد و فطرتشان بود. ولی به دلیل رفت و آمد عربها با بیگانگان و انحراف تدریجی در لغت زبان عربی و از طرفی گسترش اسلام در بین مردم غیرعرب، فراگیری زبان عربی به عنوان زبان دین لازم شناخته شد تا مردم تازه مسلمان در فهم معانی قرآن و احادیث دچار اشتباه نشوند و یا قرآن دستخوش تحریف نگردد. در نتیجه کم‌کم لغت‌شناسی و فرهنگ‌نویسی و تدوین لغت‌نامه‌ها مورد توجه قرار گرفت.(1)

روش‌های تدوین معاجم:

تنظیم کلمات و مفردات برحسب معانی و موضوعات وتدوین رساله‌های کوچک فراوان در این رابطه، به تدریج راه را برای ظهور معاجم هموار کرد و بعدها برای تدوین معاجم نیز طرق مختلفی بکار گرفته شد. از جمله:

1) روش اول:

نخستین روش معجم‌نویسی، از آن خلیل بن احمد فراهیدی پیشگام در علم نحو و واضع علم عروض می‌باشد. وی صاحب کتاب «العین» اولین کتاب لغت در زبان عربی می‌باشد.(2)

در این روش، لغات بر مبنای مخارج حروف (مواضع تلفظ حروف در حلق و دهان) مرتب می‌شوند. این حروف عبارتند از: «ع ح هـ غ خ، ق ک، ج ش ض، ص س ز، ط د ت، ظ ذ ث، ر ل ن، ف ب م، و ی ا» و خلیل معجم خود را با حروف عین یعنی «کتاب العین» آغاز کرد.(3)

معجم وی از «کتب» مختلفی تشکیل می‌شود و هر کتاب براساس ساختمان کلمه تبویت می‌گردد.

او هر حرف را یک کتاب نامید که در برگیرنده لغات زیادی بود و واژگان عربی اعم از مستعمل و مهمل را دارای چهار حالت ثنائی (دو حرفی) و ثلاثی (سه حرفی) و رباعی (چهار حرفی) و خماسی (پنج حرفی)دانست.

خلیل در تألیف معجمش دو نکته را لحاظ کرد: اول تنظیم کتاب براساس مخارج حروف و دوم، مسئله تقالیب.

احتمالاً ابتکار خلیل بن احمد در تنظیم معجم براساس مخارج حروف که برگرفته از هنر موسیقی و آشنائی او با دستگاه صوتی می‌باشد، به خاطر آن است که حروف از طریق صوت راحتتر از کتابت و نوشته، تشخیص داده می‌شوند. وی در تألیف کتاب «العین»، موضوع «تقالیب» را مد نظر قرار داد. به این معنی که تمامی کلمات قابل تصور بعد از جابجا کردن حروف یک کلمه، در یک جایگاه واحدی قرار می‌گیرند. مثلاً وی با قلب ودگرگونی کلمه «ضرم» که در کتاب ضاد قرار گرفته، کلمات دیگری چون ضمر، مرض، مضر، رضم، رمض را به دست آورد. و آنها را هم در همان کتاب قرار داد. و از تکرار این کلمات در سایر کتب معجم‌العین از جمله کتاب م، ر، ... هم خودداری کرد. چرا که در کتاب «ضاد» از آنها یاد کرده‌ بود. (4)

از جمله کتب دیگری که مشابه روش خلیل تألیف شده، کتاب «التهذیب اللغه» تألیف ابومنصور محمدبن احمدبن از هر بن طلحه معروف به ازهری هروی می‌باشد.

او به تبعیت از خلیل، معجم خود را براساس مخارج حروف تدوین کرد و هدفش از تألیف آن، پاکسازی و پیرایش لغات از موارد خطا و اشتباه بود و به همین علت هم کتابش را «التهذیب» نامید.

وی کتابش را با حروف حلقی آغاز کرد و اول آن را حرف عین قرار داد و به حروف شفهی (یعنی فاء و باء و میم) ختم کرد. او همچنین روش خلیل در قلب کردن کلمات یعنی نظام تقالیب را در معجمش اعمال کرد. (5)

اما در بعضی جاها با او اختلاف نظر داشت از جمله اینکه برخلاف خلیل که هر کلمه‌ای که یک یا دو حرفش از حروف علّه (واو- الف- یاء) بود و آنها را به همراه مهموزها (کلمات دارای همزه) در باب لفیف (کلمات دارای دو حرف علّه) قرار می‌داد، او مهموزها را از معتل جدا کرد. (6)

ابن منظور در لسان العرب، تهذیب اللغه را از مختصرترین کتب لغت بر می‌شمارد. (7)

کتاب دیگری که به شیوة خلیل تألیف شده کتاب «المحیط» تألیف ابوالقاسم اسماعیل بن عبّاد (326 هـ - 385 م) معروف به صاحب بن عباد است او در تألیف کتابش از نظر رعایت ترتیب حروف ونظام تقالیب، پیرو خلیل بن احمد بوده و در تقسیم ابواب ازهری پیروی کرده است. و هدفش گردآوری لغاتی بوده که دیگران آن را جمع‌آوری نکرده بودند.

کتاب دیگر، «البارع فی اللغه» تألیف اسماعیل بن قاسم بن هارون ابوعلی قالی بغدادی (288-356هـ) است. با اینکه وی اساس معجم خود را براساس روش خلیل تنظیم و در بیان کلمات و قلب کردن آنها از او پیروی کرد اما، در برخی جاها از جمله تبویب و تقسیم‌بندی بابها، نحوة کار او با خلیل تفاوت داشت.

«البارع»، اولین معجمی بود که در اندلس تألیف شد و نسخة کامل آن تاکنون یافت نشده است. (8)

است.

وی در کتابش، شصت هزار مادة لغت عربی را جمع‌آوری کره است. در صورتی که جوهری در کتاب صحاح فقط چهل هزار ماده را جمع کرده است. و پس از انتشار این کتاب، اکثر طلاب علوم عربی به آن روی آوردند و دیگر به کتبی که سابقاً مورد مراجعة آنها بود، حتی کتاب صحاح جوهری هم مراجعه نکردند. قاموس، یگانه کتاب لغت عربی است که در باب آن کتب و رسائل بسیاری تألیف شده است. (24)

این کتاب مشتمل بر 28 باب به ترتیب حروف الفباء می‌باشد بجز اینکه باب «هاء» بر باب «واء» و «یاء» مقدم است. و ابواب آن به ترتیب حرف آخر از حروف اصلی کلمات می‌باشد. آیات قرآن و احادیث و شعر و خطابه نیز در آن به چشم می‌خورد.

کتاب دیگری که مطابق روش سوم تدوین شده است «تاج‌العروس» تألیف محمدبن‌عبدالرزاق حسینی مشهور به مرتضی زبیدی مکنّی به ابوالفیض می‌باشد. (25)

این کتاب در واقع شرحی بر کتاب «قاموس‌المحیط» فیروز‌آبادی و مبسوط‌ترین شرح بر آن نیز محسوب می‌شود. (26)

دامنة «تاج‌العروس» بسیار گسترده بوده و قاموس و افزون بر آن را دربر می‌گیرد و ترکیبی از دائره‌المعارفها و معاجم لغوی است. (27)

در این کتاب، لغات در چندین ابواب و فصول قرار گرفته‌اند به طوری که حرف آخر کلمه باب و حرف اول آن فصل را معین می‌کند.

4) روش چهارم

چهارمین روش تدوین معاجم عربی، شامل کتبی چون «اساس البلاغه»، «محیط المحیط»، «اقرب الموارد»، «المنجد» و «معجم‌الوسیط» می‌باشد. در این روش، تبویب و تفصیل و ترتیب کتاب مبتنی بر حروف الفباء است به اعتبار حرف اول و دوم و سوم ریشة اصلی کلمات. این روش که اساس تدوین و تبویب معاجم و فرهنگهای روزگار ما است به نظر گروهی ازدانشمندان، از ابتکارات و ابداعات محمود بن عمر بن محمدبن احمد زمخشری در کتاب اساس البلاغه است. ولی به نظر می‌رسد که مبتکر واقعی آن ابوالمعالی محمدبن تمیم برمکی باشد که در سال 397 هـ زنده بود و تقریباً بیش از یک قرن و نیم زودتر از وفات زمخشری (538هـ) زندگی می‌کرده است. (28)

 

دانلود پژوهش بررسی فرهنگ‌ها و واژه‌های عربی به عربی

دانلود پژوهش بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد

پژوهش بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد

پژوهش بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد در 67 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود پژوهش بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد

پژوهش بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد
مقاله بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد
پروژه بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد
تحقیق بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 67

پژوهش بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد در 67 صفحه ورد قابل ویرایش 

فرازهای سخنان علی (ع) که می‌فرماید: ما برای احیاء دین و غلبة صلاح بر فساد قیام کردیم تا بندگان مظلومان تو ای خدا،  احساس امنیت نموده و حدود به تعظیل کشیدة تو به اجرا در آید، حاکی از مراحلی عظیم از انحرافات و انحطاط اجتماعی است که در فاصلة زمانی کوتاهی بعد از وفات پیامبر (ص) رخ داده بود. چه اینکه در این خطبه علی (ع) در توجیه ضرورت انقلاب اصلاحی خویش می‌خواهد بگوید که پیش از قیام او چهرة دین دگرگون شده و فساد بر صلاح غلبة یافته و امنیت از مردم مستضعف سلب و قوانین الهی از اجراء باز مانده بود. و او بود که بعنوان اولین مسلمان بایستی باصلاح این انحرافات می‌پرداخت. بنابراین سؤالی که  برای هر خواننده این سخن می‌تواند مطرح گردد،این است که چه عواملی دست به دست هم داده بود که با این سرعت پس از وفات پیامبر (ص) تنها در فاصلة بیست و پنج سال این همه انحراف اجتماعی در جامعه در جامعه اسلامی مطرح گردید که علی (ع) برای نابودی این انحرافات خود را ملزم به قیام همه جانبه و حرکت اصلاحی بنیادین می‌بیند؟

و بالطبع سؤال دومی که می‌تواند برای خوانندگان مطرح باشد، آن است که علی (ع) چه روشی را برای مبارزه یا مقایسة عظیم اجتماعی بکار گرفت و سیاست حکومتی آن بزرگوار چه بوده است؟

در پاسخ به سؤال اول می‌توان به دو عامل اصلی و مهم اشاره کرد که یکی انحراف خلاقت از محدوده و مسیری بود که پیامبر اکرم (ص) برای اداره جامعه پس از خویش مطرح ساخته بود. بدین معنی که فردی را که پیامبر لایق جانشینی خویش می‌دانست که او علی‌بن ابیطالب علیه اسلام بود. عملاً کنار گذاشته شد و قدرت در اختیار کسانی قرار گرفت که حداقل واجد اوصاف و شرائط لازم برای جانشینی پیامبر (ص) نبودند. با این انحراف ضمان اجرا از احکام و قوانین اسلام سلب شد و زمینه برای پیدایش انحرافات بعدی فراهم آمد. و عامل دوم به نظر ما همان تبعیض و ایجاد شکاف طبقاتی در اثر سیاست غلط خلیفه دوم در توزیع بیت‌المال بود.

انحراف دوم یعنی سیاست توزیع غیرعادلانه ثروث در دوران  خلیفه دوم، همة زحمات تربیتی و اخلاقی پیامبر اکرم (ص) را تحت الشعاع قرار داد و زمینه را برای تکاثر در ثروت و رقابت در قدیت برای تودة مردم فراهم آورد و طولی نکشید که بجای معنویت و اخلاق حسنه امتیازهای اجتماعی همان زو و زو گردید و افتخارات قبیلگی و برتری جوئیهای قومی متداول شد و بالطبع توده‌های ضعیف امنیت اجتماعی و اقتصادی را از دست داده و قوانین الهی نیز جر در مورد ضعیفان بمعنای جدی قابل اجراء نبود.

اختلاف اهل بیت پیامبر (ص) با رجال قریش در مورد جانشینی پیامبر (ص)

بعد از وفات پیامبر اکرم (ص) اهلبیت گرامی آن حضرت و صحابة بزرگواری مانند سلمان و اباذر و مقداد  مدعی بودند که پیامبر اسلام در زمینة مسائل حکومتی و مسئلة جانشینی وخلافیت بعد از خودش توصیه‌های لازم را داشته و بلکه شخص علی (ع) را بعنوان امام و پیشوای جامعه اسلامی بعد از خودش معرفی نموده است. ولی رجال قریش که خود را با پیامبر اکرم (ص) فامیل می‌دیدند و برای خویش از سلطان حضرتش سهمی قائل بودند مدعی شدند که پیامبر اکرم(ص) برای ادارة حکومت و مقام جانشینی بعد از خودش فردی را معرفی نکرده و تنها دو توصیة کلی داشته است، یکی اینکه امامت و رهبری جامعة اسلامی مخصوص قریش است «اِن الائمه من قریش» و دیگر این که در خانواده‌ای که پیامبر (ص) عضو آن است خلافت نبایستی با پیامبری جمع گردد. «ابی الله این یجمع الخلافه النبوه فی بیت واحد»  از این جهت مدعی شدند که اولاً امام و خلیفه و بعد از پیامبر (ص) بایستی از قریش برگزیده شود و ثانیاً این منصب در بنی هاشم که فامیل پیامبر (ص) هستند نمی‌توانند قرار گیرد. و به این ترتیب همة قبائل عرب فاقد صلاحیت رهبری و خلافت بعد از پیامبر (ص) معرفی شدند و مهم اینکه بنی‌هاشم و درصد همه آنها علی (ع) نیز از منصب خلافت کنار گذاشته شدند.

در این اختلاف نظر، حق با کدام گروه بود؟

برای اثبات حقانیت ادعای اهلیت پیامبر (ص) و اینکه ادعای مخالفین آنها ناحق بوده است راههای متعدی وجود دارد

از این جهت بعنوان راه غیرمستقیم تنها به مقایسة جایگاه اهلبیت و مخالفان آنها در قرآن کریم می‌پردازیم.

و به دیگر سخن پیامبر گرامی اسامی خود می‌فرمود:

«هر گاه که فتنه‌ها امور را بر شما مشبه ساخت و همانند شب تا، افق دید شما را تیره ساخت، بر شما باد که برای کشف حقیقت به سراغ قرآن شوید چه اینکه قرآن شفیع و واسطه‌ای که شفاعتش پذیرفته شده است» بنابراین بهترین راه برای حل این مسئله که در این اختلاف نظر بین  اهلبیت اطهار و رجال قریش، کدامین بر حق بوده‌اند کافی است که به قرآن مراجعه کنیم و مشخص نمائیم که قرآن کدامین یک از دو گروه را تأیید می‌نماید.

خوشبختانه موقعی به قرآن می‌نگریم بضوح مشاهده می‌کنیم که آیات فراوانی در فضیلت اهل بیت نازل گردیده و در پاره‌ای از آیات گذشته از اینکه آنها را بعنوان راهی بسوی خدا و دوستی و محبت آنها را برهمگان لازم دانسته است بلکه تا سر حد عصمت آنها را می‌ستاید. بعنوان نمونه در سورة احزاب آمده است:

نمایم.

و نیز واقدی در خبر دیگری آورد: نگاهی که ابوذر بر عثمان وارد شد عثمان به او گفت: تو آن کسی هستی که چنین و چنان کردی ابوذر گفت: تو را نصیحت کردن با من دو روئی کردی و به رفیقت نیز نصحیت کردم او نیز چنین کرد. عثمان گفت دروغ میگوئی تو نصیحت نمیکنی بلکه در صد فتنه هستی و شام را بر ما شوریدی و فاصد ساختی. ابوذر گفت به روش دو بار پیشینت عمل کن تا هیچ کسی به تو اعتراض نکند. عثمان گفت : به تو چه مربوط است ای بی مادر! ابوذر گفت به خدا قسم که از امر به معروف و نهی از منکر نمی‌توانم دست بردارم و عذری در پیشگاه خدا ندارم.

عثمان از علی (ع) نظر خواست که با ابوذر چه کند؟ علی (ع) فرمود من سخن مؤمن آل فرعون را به شما متذکر می‌شوم که گفت:

« اگر موسی (ع) دروغ می‌گوید گناهش را خود باید در پیشگاه خدا پاسخ دهد ولی اگر صادق باشد خطر آن شما را تهدید می‌کند وخداوند مسرقان دروغگویان را هدایت نخواهد کرد. ابن ابی الحدید معتزل می‌نویسد: در اینجا بود که عثمان به علی (ع) پرخاش کرد و علی (ع) نیز به او پاسخ داد که از باب ادب نسبت به آن دو از ذکر آن صرف نظر می‌کنیم.

علی (ع) در عمل:

فساد اجتماعی و گسترش انحرافها سرانجام اوضاع را بر ضد عثمان بسیج کرد و سرانجام مسلمانان از او خواستند از خلافت که بهیچ وجه توانائی اداره آن را نداشت کناره گیری نماید و او نپذیرفت و از معاویه تقاضای ارسال نیز برای سرکوب مخالفت داشت و موقعی مخالفین عثمان بر جان خویش ترسیدند اقدام به قتل عثمان نمودند. پس از مرگ عثمان جامعه اسلامی به هواداری علی (ع) برخاستند و او را باجبار از خانه بمسجد آورند و با میل و رغبت بی نظیری با او بیعت نمودند و بگونه‌ای احساسات مردمی به نفع علی (ع) شکل گرفته بود که مدعیان خلافت نیز چاره‌ای جزء بیعت با علی (ع) نداشتد و تنها چند تن مانند عبدالله بن عمر و سعد بن وقاص مهلت خواستند و علی (ع) آنها را معاف داشت و مهلت داد و پرواضح است که علی (ع) هدف جز اصلاحات اجتماعی و باز گرداندن آب اسلام به سرچشمه‌های زلال خویش نداشت و از نظر شرعی نیز خویش را مسئول می‌دانست و جز همراهی با مردم برای احقاق حق و نابودی باطل وظیفه‌ای احساس نمی‌کرد و لذا علی (ع) در خطبة 3 نهج البلاغه معروف به خطبه شقشقیه پس از اشاره‌ای نسبتاً تفضیلی درباره انحرافهای پدید آمده بعد از وفات پیامبر (ص) در بیان رنج روحی شدید خویش از این اوضاع می‌‌فرماید:

دانلود پژوهش بررسی عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد

دانلود پژوهش بررسی عناصر داستان

پژوهش بررسی عناصر داستان

پژوهش بررسی عناصر داستان در 29 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود پژوهش بررسی عناصر داستان

پژوهش بررسی عناصر داستان
مقاله بررسی عناصر داستان
پروژه بررسی عناصر داستان
تحقیق بررسی عناصر داستان
دانلود پایان نامه بررسی عناصر داستان
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 52 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29

پژوهش بررسی عناصر داستان در 29 صفحه ورد قابل ویرایش 

داستان، امر واقع، و حقیقت

داستان قصه‌ای بر ساخته است. این تعریف حوزه‌های بسیاری را در بر می گیرد؛ از آن جمله است: دروغ‌هایی که در خانه و خانواده سر هم می کنیم تا خود را از کنجکاوی ‌های آزارنده حفظ کنیم، و لطیفه‌هایی که تصادفاً می شنویم و بعد من باب مکالمة مؤدبانه (یا غیر مؤدبانه) بازگو می کنیم، و نیز آثار ادبی خیالپرورد و بزرگی چون بهشت گمشدة میلتون یا خود کتاب مقدس. بله، می گویم که کتاب مقدس داستان است، اما پیش از آنکه از سر اعتقاد به شکاکیت به رضایت سر بجنبانید، چند کلمة دیگر را هم بخوانید. کتاب مقدس داستان است چون قصة بر ساخته است.

امر واقع و داستان آشنایان قدیم‌اند. هر دو از واژه‌های لاتین مشتق شده‌اند. Fact (امر واقع) از facere – ساختن یا کردن – گرفته شده است. Fiction (داستان) از fingere – ساختن یا شکل دادن. شاید فکر کنید چه کلمات ساده‌ای – چرا که نغمة دیگری از سر تأکید یا عدم تأکید بر آنها بار نشده است. اما اقبال این دو در جهان واژه‌ها به یکسان نبوده است. کار و بار fact (امر واقع) رونق فراوان یافته است. در مکالمات روزمرة ما fact (امر واقع) با ستون‌های جامعة زبان یعنی «واقعیت» و «حقیقت» پیوند خورده است. اما fiction (داستان) همنشین موجودات مشکوکی است چون «غیرواقعی بودن» و «دروغ بودن». با این همه، اگر نیک بنگریم. می توانیم ببینیم که نسبت «امر واقع» و «داستان» با «واقعی» و «حقیقی» دقیقاً همانی نیست که به ظاهر می نماید. معنای تحت اللفظی امر واقع هنوز هم در نظر ما «امر رخ داده» است. و داستان هم هرگز معنای «امر ساخته شده» اش را از دست نداده است. اما امور رخ داده یا ساخته شده از چه نظر حقیقت یا واقعیت می یابند؟ امر رخ داده وقتی انجام می گیرد، دیگر وجود واقعی ندارد. ممکن است پیامدهایی داشته باشد، و ممکن است اسنادی وجود داشته باشند دال بر اینکه قبلاً وجود داشته است (مثلاً اسنادی وجود داشته باشند دال بر اینکه قبلاً وجود داشته است (مثلاً جنگ داخلی آمریکا). اما همین که رخ داد، دیگر موجودیت‌اش پایان می پذیرد. اما چیزی که ساخته می شود، تا زمانی که فساد نپذیرد یا نابود نشود، وجود دارد. همین که پایان می پذیرد، موجودیت‌اش آ‎غاز می شود.

سرانجام آنکه امر واقع هیچ نوع وجود خارجی ندارد، حال آنکه داستان ممکن است قرن‌ها دوام بیاورد.

برای روشنتر کردن نسبت عجیب امر واقع و داستان، جایی را که این دو در آن با هم جمع می آیند در نظر می گیریم: جایی که آن را تاریخ می نامیم. در کلمة history (تاریخ) معنایی دو گانه نهفته است. این واژه از واژه‌ای یونانی گرفته شده که در اصل به معنای کاوش یا تحقیق بوده است. اما چیزی نگذشت که دو معنا پیدا کرد که در اینجا به کار ما می آیند: واژة تاریخ از سویی می تواند به معنای «چیزهایی که رخ داده‌اند» باشد؛ از سوی دیگر می تواند «روایت ثبت شده اموری که فرض شده است رخ داده‌اند» معنا دهد. یعنی تاریخ هم می تواند به معنای رخدادهای گذشته باشد و هم قصة (story) این رخدادها: امر واقع – داستان. خود کلمة «story» هم در واژة «history» باقی مانده و اصلاً از این کلمه مشتق شده است. آنچه به عنوان تحقیق آغاز می شود، در خاتمه باید به صورت داستان درآید. امر واقع، اگر می خواهد باقی بماند، باید داستان شود. پس، از این منظر، داستان در تقابل با امر واقع قرار ندارد بلکه مکمل آن است. داستان به اعمال فناپذیر انسان‌ها شکلی می دهد ماندگارتر.

اما حقیقت این است که این تنها یکی از جنبه‌های داستان است. شک نیست که8 در نظر ما داستان چیزی کلاملاً متفاوت با اسناد تاریخی یا داده‌های صرف است. داستان از نظر ما فقط ساخته نمی شود، بر ساخته می شود، یعنی محصول غیر متعارف و غیر واقعی قوة تخیل انسان است. خوب است داستان را به هر دو صورتش که در اینجا ترسیم شد در نظر بگیریم. داستان می تواند مبتنی بر امور واقع باشد و نزدیکترین انطباق ممکن را بین قصه‌اش و چیزهایی که عملاً در جهان رخ داده‌اند حفظ کند. یا بسیار خیالبافانه باشد و درکی را که از ممکنات معمول زندگی داریم زیر پا بگذارد. اگر این دو شکل افراطی را دو سر تمامی طیف امکانات داستانی بدانیم، می توانیم بین مادون قرمز تاب و ماورای بنفش تخیل ناب درجات مختلف رنگ را تشخیص دهیم. اما همة این رنگ‌ها اجزائی از پرتو سپید حقیقت‌اند که هم در کتاب‌های تاریخ یافت می شود و هم در افسانه‌های پریان، اما در هر یک از این دو تنها جزئی از آن هست – که به مدد منشور داستان، که اگر نبود اصلاً قادر به دیدن این نور نبودیم، تجزیه شده است. آخر حقیقت چون معمولی است، در همه جا حاضر است اما نامرئی است، و دیدنش مستلزم انکسار [یا تجزیة] آن است. انکسار حقیقت به گونه‌ای هدفمند و خوشایند- کار نویسندة داستان همین است، با هر درجه‌ای از رنگ‌های طیف که بخواهد کار کند.

داستان: تجزی و تحلیل

هر چند داستان موجودیتی واقعی دارد – کتاب وزن دارد و فضایی را اشغال می کند – تجربه داستان غیر واقعی است. وقتی داریم داستانی می خوانیم، «کار»ی انجام نمی دهیم. جریان عادی زندگیمان را متوقف کرده‌ایم، ارتباطمان را با دوستان و اعضای خانوادة خود قطع کرده‌یم، تا به طور موقت در جهانی خصوصی و غیر واقعی خانه کنیم. تجربة داستان بیشتر شبیه خواب دیدن است تا فعالیت معمول در بیداری. جسم مان بی حرکت می شود، اما تخیل‌مان به حرکت در می آید. از آنجا که در تجربة داستان – چه کتاب تاریخ باشد چه داستانی عملی تخیلی – دست به هیچ عملی نمی زنیم، این جهان خاص مطلقاً غیر واقعی است. برای تغییر جنگ واترلو یا جنگ کرات از ما هیچ کاری ساخته نیست. اما در عین حال به نحوی در آنها مشارکت داریم. درگیر و آلوده رخدادهایی می شویم که درباره‌شان می خوانیم، هر چند قدرت تغییر دادن آنها را نداریم. ما رخدادهای یک قصه را تجربه می کنیم بی آنکه پیامدهایش را متحمل شویم – از هیروشیمای جان هرسی بیرون می آییم بی آنکه خراشی برداشته باشیم. اما از لحاظ عاطفی و ذهنی تغییر کردهایم. چیزی را تجربه کرده‌ایم.

نقشه: همکناری و تکرار در ساختمان داستان

وقتی از خیلی نزدیک به یک تابلو نقاشی نگاه می کنیم، می توانیم به روشنی جزئیات و بافت ضربه های قلم مو را ببینیم، اما واقعاً نمی توانیم آنرا به صورت یک کل ببینیم. وقتی به عقب می رویم، دیگر نمی توانیم این ویژگی های ریز را ادراک کنیم، اما، از این منظر جدید، به درکی از نقشة آن دست می یابیم. به همین ترتیب، وقتی داستانی می خوانیم، درگیر جزئیاتش می شویم. و در داستان این درگیری بیشتر است چون آن را به صورت جریانی از کلمات در ظرف زمان تجربه می کنیم، که تاثرات و مفاهیم را به سویمان جاری می کند، ما را از لحاظ عاطفی بر می انگیزد و از لحاظ ذهنی تحریک می‌کند. فاصله گرفتن از یک تابلو نقاشی و دیدن آن به صورت یک کل کاری طبیعی است. اما دست یافتن به چنین منظری در مورد یک کتاب آن قدرها طبیعی نیست- دشوارتر هم هست. هرگز نمی توانیم آن را در آن واحد «ببینیم». با این همه، نقشه کلی بخش مهمی از هنر نویسنده است، و برای آنکه تجربه خواندن کامل شود، درک این نقشه ها اهمیتی اساسی دارد.

نقشه در داستان اشکال مختلف به خود می گیرد، اما می‎توان آن را به دو نوع اصلی تقسیم کرد. یکی با همکناری سروکار دارد: یعنی سر و کارش با این مسئله است که در آسایش داستان چه چیز کنار چه چیزی قرار گرفته است. دیگری با تکرار سروکار دارد: با تصاویر، مفاهیم، یا موقعیت هایی که اغلب با واریاسیون های جالب در جریان روایت تکرار می‎شوند [یعنی متفاوت اند اما مایة اصلی در آنها حفظ شده است]. اهمیت همکناری در برخی از انواع داستان بیش از انواع دیگر است. اگر کنش واحدی در یک آرایش بسیط و به ترتیب زمانی بیاید، بعید است که ترتیب رخدادها دیگر معنا و اهمیت چندانی داشته باشد. اما اگر این کنش از نظر زمانی آرایشی دیگرگونه بیابد، طوری که با رخدادها خارج از توالی زمانی آنها رو به رو شویم- از طریق بازگشت به گذشته یا شگردهایی دیگر- آن وقت باید به ترتیب آنها توجه کرد. باید بگردیم و پیدا کنیم که نویسنده به چه دلایلی در نظم زمانی دخل و تصرف کرده است.

دانلود پژوهش بررسی عناصر داستان